جولیمان

جولیمان

جولیمان

جولیمان

جولیمان

خواص شکلات تلخ چیست

چهارشنبه, ۱۱ مهر ۱۳۹۷، ۰۷:۰۵ ب.ظ

خواص شکلات تلخ چیست

شکلات ,شکلات تلخ,شکلات مرداس,شکلات فرمند,شکلات صبحانه,شکلات داغ,شکلات مرسی,شکلات کادویی,شکلات کیندر,شکلات خارجی,شکلات تلخ در بارداری,شکلات تلخ به انگلیسی,شکلات تلخ چند درصد بخوریم,شکلات تلخ برای لاغری,شکلات تلخ پارمیدا,شکلات تلخ و دیابت

شکلات

توضیحاتی در مورد شکلات

شکلات با وجود شهرت بدی که در افزایش وزن دارد تعدادی از خواص درمانی مرتبط با این ماده غذایی خوشمزه وجود دارد. Chocolate از دانه تئوبروما درخت کاکائو ساخته شده است. اولین استفاده از Chocolate به تمدن Olmec در Mesoamerica باز می گردد. پس از کشف قاره آمریکا، Chocolate در اروپا بسیار محبوب شد و تقاضا برای آن افزایش یافت و اکنون Chocolate به یک محصول فوق العاده محبوب غذایی تبدیل شده که میلیون ها نفر در هر روز برای طعم منحصر به فرد، غنی و شیرین آن افراط می کنند. افرادی که Chocolate دوست دارند همیشه استرس دارند که سلامتی خود را تهدید کرده اند. این در حالی است که خوردن کمی Chocolate طی هفته می تواند تأثیرات بی نظیری برای بدن در پی داشته باشد. مطالعات بسیاری ثابت می کنند که Chocolate تیره یک خوراکی سرشار از آنتی اکسیدان است که نباید از هیچ رژیم غذایی حذف شود. همچنین Chocolate حاوی مقدار بالایی فلاونوئیدهاست که این آنتی اکسیدان های بسیار قوی از بدن در برابر بسیاری از بیماری ها محافظت می کنند.

شکلات

کاکائو بومی آمریکای جنوبی، آمریکای مرکزی و مکزیک است و حداقل به مدت سه هزار سال در این منطقه کشت می‌شده‌است. مدارک باستان‌شناسی حاکی از کشت و استفاده خوراکی از این ماده در هندوراس در حدود ۱۱۰۰ سال پیش از میلاد مسیح است. Chocolate در قسمت آمریکای مرکزی، نوعی کالای لوکس محسوب می‌شد و از دانه‌های کاکائو هم به عنوان پول استفاده می‌کردند. درگذشته Chocolate بیشتر در نوشیدنی‌های شکلاتی کاربرد داشته‌است. شوکولیک: به فرد عاشق شکلات، شوکولیک گفته می‌شود. اولین بار، فاتحان اسپانیایی کاکائو را برای نشان دادن به پادشاه و ملکه اسپانیا از آمریکا به اروپا آوردند؛ و خیلی زود، این ماده جزو مواد غذایی قاره اروپا گردید. آن زمان از شکلات تنها در انواع نوشیدنی‌ها استفاده می‌شد که البته مقداری شکر به نوشیدنی اضافه می‌کردند تا تلخی آن گرفته شود. تا قرن ۱۷، شکلات در اروپا، ماده غذایی گران‌قیمتی محسوب می‌شد که تنها ثروتمندان از آن استفاده می‌کردند. در سال ۱۸۲۸میلادی، هلندی‌ها روشی اختراع کردند که طی آن، چربی دانه‌های کاکائو را می‌گرفتند و از آن، کره کاکائو تهیه می‌کردند. از باقی‌مانده دانه کاکائو هم پودر کاکائو تهیه نمودند. همچنین طی روشی دیگر، Chocolate را قلیایی نموده و به این ترتیب، مزه تلخ آن را از بین می‌بردند. از آن زمان بود که شکلاتها به شکل امروزی تهیه شد. گفته شده که جوزف فرای، اولین کسی بود که در سال ۱۸۴۷م، شکلاتهای امروزی را عرضه نمود که به راحتی قابل خوردن باشند. با وجود پیشرفت‌هایی که در صنعت شکلاتها انجام شد، شکلاتها محبوبیت فراگیر خود را مرهون جنگ جهانی اول است. در طول این جنگ، این ماده غذایی به عنوان جیره غذایی سربازان به کار گرفته شد و سربازان پس از بازگشت از جنگ، بهترین مبلغ آن بودند. به این ترتیب تا سال ۱۹۳۰ حدود ۴۰ هزار نوع Chocolate گوناگون تولید شد.

انواع شکلات

شکلاتها معمولاً با شیر ترکیب شده و وارد بازار می‌گردند. هر قدر درصد Chocolate استفاده شده بیشتر باشد Chocolate سیاه‌تر و تلخ‌تر می‌شود. شکلاتها از ۱۰٪ (Chocolate سفید) تا ۹۹٪ (دارک چاکلت یا Chocolate تلخ) درجه‌بندی می‌شوند. معمولاً اسانس نعنا، پرتقال، موز، توت فرنگی و… را برای طعم دادن به شکلاتها اضافه می‌کنند.[۵] در شکلاتهای تخته‌ای از مغز میوه جات مثل، گردو، فندق، بادام زمینی و… استفاده می‌شود. گاهی عسل، کارامل، مربا، کشمش یا شراب هم در تهیه Chocolate به کار می‌رود. Chocolate یکی از معروف‌ترین اسنک‌ها در همه جای دنیاست.[نیازمند منبع] یکی از افزودنی‌های نامطلوب که باعث کاهش قیمت Chocolate می‌شود، موم پارافین است. شکلاتهای دارای این افزودنی در دمای بدن به سرعت ذوب نمی‌شوند و از این روش قابل شناسایی می‌باشند.

تاریخچه شکلات

در گذشته واژه لاتین Theobroma cacao به معنای «غذای خدایان» کاربرد فراونی داشت. به نظر می رسد در گذشته های بسیار دور، میوه خوشمزه «درخت کاکائو» برای خدایان در نظر گرفته شده بود. همچنین این باور وجود دارد که اقوامی چون «مایاها» و «آزتک‌ها» در مراسم مهمی همچون تولد، ازدواج و مرگ از دانه های این گیاه استفاده می کردند. در قرن ۱۷ میلادی و در میان روشنفکران اروپایی نوشیدن شکلاتها به صورت مایع رواج یافت. آنها تصور می کردند که شکلاتها دارای مواد مغذی و دارویی است و به افزایش قوای جنسی نیز کمک می کند. علاقه به این ماده خوراکی هرگز کاهش پیدا نکرد و تنها در ایالات متحده آمریکا به صنعتی ۱۱ میلیارد دلاری بدل گردید و هر آمریکایی در ماه و به طور متوسط حداقل حدود ۲۵۰ گرم از آن را مصرف می کند. در سال های اخیر نیز به مصارف پزشکی جدید کاکائو پی برده شد و دانشمندان دریافتند که این ماده خطر حملات قلبی و سکته را نیز کاهش می دهد. مطالعه اخیر محققان دانمارکی، نیز نشان می دهد، خوردن اندکی شکلاتها در طول یک یا دو هفته، ابتلا به «فیبریلاسیون دهلیزی» که سبب ریتم غیرطبیعی قلب می شود را با کاهش همراه می سازد. با این حال در کنار مزایای شکلاتها باورهای نادرستی نیز وجود دارد. به عنوان مثال تصور می شود که شکلاتها به ایجاد آکنه بر روی پوست انجامیده و سبب افزایش وزن و کلسترول خون نیز می شود.

خواص شکلات

نوع سیاه معروف به شکلاتهای تلخ آن به دلیل وجود آنتی‌اکسیدان جلوی تولید رادیکال‌های آزاد را می‌گیرد و بنابراین مفیدتر است. همچنین مصرف این ماده به راحتی از پوکی استخوان پیشگیری کرده و سرعت پیشرفت آن را کاهش می‌دهد.  شکلاتهای تیره به کنترل و پیشگیری از سرفه کمک می کند. آنتی اکسیدان های شکلاتها در حفظ جوانی مؤثر است. فلاونوئیدهای این خوراکی لذیذ برای مقابله و جلوگیری از عملکرد رادیکال های آزاد بدن بسیار مؤثر است. به همین دلیل، برای پیشگیری از بسیاری از بیماری ها و ترمیم سلول ها مفید خواهد بود. احتمال ابتلا به حمله قلبی در خانم هایی که در طول هفته 500 گرم Chocolate تیره می خورند 20% کمتر از بقیه است. کاکائو موجود در Chocolate حاوی اسید اولئیک است که این نوع چربی به افزایش سطح کلسترول خوب کمک می کند.

مصرف شکلات در حیوانات

مصرف Chocolate برای سگ‌ها، گربه‌ها و اسب‌ها مضر است و همچون سم در بدن آن‌ها عمل می‌کند.

مصرف شکلات در ایران

تولید و مصرف Chocolate در ایران نیز همچون بسیاری از کشورها سابقه‌ای چندان طولانی ندارد. اولین کارخانه شکلاتسازی در ایران حدود ۶۰ سال پیش توسط دو برادر در تبریز راه‌اندازی شد. محصول این کارخانه تا مدت‌ها فقط آب نبات و تافی برای بچه‌ها بود؛ که بعدها به اسم داداش برادر شناخته شد و امروزه با نام آیدین مشغول به فعالیت می‌باشد این کارخانه و کارخانه‌های متعددی که بعد از آن بوجود آمدند، به‌تدریج دامنه فعالیت خود را گسترش دادند و انواع دیگری از محصولات را تولید کردند. در دهه‌های اخیر این شرکت‌ها بطرف تولید شکلات‌های تخته‌ای و لقمه‌ای در قالب مجلسی حرکت کرده‌اند. به‌طوری‌که امروزه انواع تافی، کارامل، کرم کاکائو، کارولین و ترافی و شکلاتهای مغزدار، فانتزی، تلخ و روشن در اشکال مختلف با بسته‌بندی‌های مناسب تولید می‌کنند. از فناوری پیشرفته در زمینه استفاده از دانه‌های روغنی کاکائو برخوردارند و برخی از آن‌ها در سال‌های اخیر به عنوان واحدهای تولیدکننده یا صادر کنند نمونه انتخاب شده و جوایزی هم دریافت داشته‌اند. امروزه حدود ۱۰۰۰ واحد صنعتی با ظرفیت تولید سالانه حدود تن میلیون تن شیرینی و شکلاتها در ایران فعالیت دارند. اما حجم تولید آن‌ها حدود ۵۰ درصد ظرفیت آن‌هاست و حدود ۲۰ درصد از آنچه تولید می‌کنند به خارج صادر می‌شود. صادرات شکلات ایرانی در دهه اخیر افزایش چشم‌گیری داشته‌است.

فواید شکلات برای بدن

آنتی اکسیدان های شکلاتها برای قلب بسیار عالی است. خوردن شکلاتهای تیره باعث اتساع عروق و بهبود جریان خون می شود و به علاوه، از تجمع پلاک در دیواره عروق جلوگیری می کند. بر خلاف تصور همه، شکلات کمک زیادی به افرادی که قصد کاهش وزن دارند می کند. شکلاتها در موارد رژیم های لاغری بسیار عالی است زیرا آنتی اکسیدان بالایی دارد و بسیار سیر کننده است.

Chocolate نسبت به دیگر خوراکی های محرک مانند چای یا قهوه حاوی مقدار نسبتاً کمی کافئین است. مصرف Chocolate به پیشگیری و درمان بیماری های مختلف کمک می کند زیرا تأثیر یک مسکن طبیعی را دارد. تنها یک تکه Chocolate می تواند انرژی مورد نیاز برای دویدن 150 متر را تأمین کند. ریز مغذی های موجود در Chocolate تشکیل باکتری های مفید در بدن را تسریع می کند. به خاطر مقدار زیاد فلاونوئیدهای Chocolate ، این خوراکی خوشمزه می تواند از پوست در برابر نور خورشید محافظت کند و مانع از آفتاب سوختگی شود. بوی شکلاتها ، امواج مغزی تتا که موجب ریلکسیشن می شود را افزایش می دهد. به علاوه، خوردن شکلاتهای ترشح آندروفین را تحریک می کند که این هورمون در ایجاد احساس لذت و سرحالی نقش دارد زیرا سطح سروتونین را افزایش می دهد. مصرف Chocolate تمرکز و حافظه را تقویت می کند. در این باره نیز فلاونوئیدها عامل چنین تاثیری هستند که جریان خون رسانی به مغز را طی 2 تا 3 ساعت تحریک می کنند. Chocolate به پیشگیری از پوسیدگی های دندان کمک می کند زیرا ترکیبات ضد باکتری در دانه کاکائو تأثیر شکر را تا حد زیادی جبران خواهد کرد. این خوراکی خوشمزه خستگی را کاهش می دهد و توان بدنی را بهبود می بخشد. مقدار بالای آنتی اکسیدان های شکلاتها تیره می تواند امید به زندگی را در افرادی که به طور منظم شکلاتها می خورند افزایش دهد. شکلاتهای تیره می تواند موجب دید بهتر در شرایط با کنتراست پایین شود.

شکلات در بارداری

خوردن شکلاتها در دوران بارداری موجب پیشگیری از استرس و بهبود وضعیت روحیه می شود.

ماسک شکلات

شکلاتها برای بسیاری از ماسک های زیبایی کاربرد دارد زیرا موجب رطوبت رسانی و لطافت پوست می شود. همچنین تأثیر ضد چروک نیز دارد.

شکلات و کلسترول

شکلاتها محتوی مقادیر فراوانی اسیدهای چرب اشباع شده است که بیشتر آن از طریق «اسید استریک» بدست می آید. این ماده همانند سایر اسیدهای چرب اشباع شده عمل نمی کند. به همین دلیل نیز بر خلاف تصور رایج عموم، شکلاتها سبب افزایش کلسترول بد خون نخواهد شد و در برخی از افراد کلسترول بد خون شان را نیز با کاهش همراه خواهد ساخت.

نکاتی در مورد مصرف شکلات

تنها شکلاتی که واقعاً برای سلامتی مفید است، شکلاتهای تیره تلخ خواهد بود. گرچه بعضی از شکلاتهای سفید نیز فوایدی دارند اما این تاثیرات کمتر از شکلات تیره است. مصرف شکلاتها باید در حد متعادل باشد و نباید از 50 گرم در طول روز بیشتر شود. افراد مبتلا به دیابت و چاقی باید پیش از گنجاندن شکلاتهای تیره در برنامه غذایی با پزشک مشورت کنند. در هنگام خرید شکلات توجه کنید که کمتر از 65% کاکائو داشته باشد.

شرایط نگهداری از شکلات

گاهی ما بیش از مصرف روزانه‌مان شکلات می‌خریم و ممکن است مدتی آنها را در قفسه خوراکی‌هایمان نگه داریم اما شرایطی برای ذخیره این گروه وجود دارد. اینکه دمای نگهداری باید 15 تا 18 درجه باشد، دور از تابش آفتاب قرار گرفته و در ظروف در بسته ریخته شوند و چون جاذب بو هستند در کنار غذاهایی که بوی تندی دارند (مثل قفسه ادویه‌ها) قرار نگیرند. در ضمن، شکلاتهایی که روکش کاغذی ندارند هم باید به سرعت مصرف شوند زیرا گذاشتن آنها در معرض هوا می‌تواند موجب اکسید شدن چربی‌های اشباع نشده‌ای شود که در آنها به کار رفته است.

مصرف انواع شکلات

این شکلات که کاملا سفیدرنگ است، از کره کاکائو گرفته شده و کالری بالایی دارد. پس بهتر است هنگام خرید شکلات، جزو آخرین گزینه‌های انتخابی‌تان باشد؛ به خصوص اگر در حال کاهش وزن هستید.شکلات شیری، شکلاتی است که هنگام تولیدش، شیر به صورت شیرخشک در میان اجزای تشکیل‌دهنده‌اش جای گرفته. البته این مقدار شیر کمکی به تامین کلسیم مورد نیاز بدن نمی‌کند اما افرادی که به پروتئین شیر حساسیت دارند، باید از مصرف آن صرف‌نظر کنند؛ زیرا همین مقدار کم هم می‌تواند برای آنها دردسرساز باشد.این روزها وقتی صحبت از بهترین شکلات می‌شود، حرف اول را شکلات تلخ می‌زند که از خلوص بیشتری برخوردار است و خواص بسیاری را به آن نسبت می‌دهند؛ از کاهش فشارخون و کنترل دیابت گرفته تا کاهش احتمال ابتلا به بیماری‌های قلبی – عروقی.این شکلات، شکلاتی است که وقتی آن را از بسته‌بندی خارج می‌کنیم بوی خوش قهوه به مشام‌مان می‌رسد و کافئین موجود در آن برای رفع خستگی (البته به طور موقت) در اواسط روز می‌تواند کمک‌کننده باشد. اما یادتان باشد که در خوردن این شکلات زیاده‌روی نکنید زیرا صرفا دریافت حد متعادلی از کافئین نشاط‌آور است و خوردن بیش از اندازه‌اش می‌تواند محرک و آسیب‌رسان باشد.نسل جدیدی از شکلات‌ها که با مغزهای درسته فندق، بادام یا بادام زمینی پوشیده شده‌اند، به شکلات مغزدار شهرت یافته‌اند و ارزش غذایی بالاتری، به خصوص برای کسانی که لاغرند و می‌خواهند وزن اضافه کنند، دارند. حتی بچه‌هایی که کم اشتها هستند، می‌توانند در میان‌وعده‌های خود از این نوع شکلات‌ها استفاده کنند اما باید بدانید که این شکلات‌ها پرکالری‌اند و بنابراین نباید تعادل را در مصرف‌شان فراموش کرد.این شکلات‌ها، روکشی روی انواع کشمش یا میوه‌های خشک بوده و گزینه‌ای مناسب برای کسانی هستند که هوس شکلات کرده‌اند اما باید کالری کمتری را دریافت کنند.

بیشتر بخوانید : شکلات تلخ ♥ شکلات تلخ در بارداری ♥ شکلات تلخ و کم خونیقهوهقهوه سبز

خواص شکلات تلخ و لاغری

سلول های بنیادی مزانشیمی چیست

خواص پوست تخمه مرغ برای گیاهان

خواص دارویی بابونه شیرازی

آلوئه ورا چیست ویکی پدیا

فواید آلوئه ورا برای پوست صورت

خواص بابونه برای زخم معده

خاصیت پوست داخل سنگدان مرغ

سلول های بنیادی بند ناف چیست

خواص شکلات تلخ در بدنسازی

خاصیت آلوئه ورا چیست

خواص گل بابونه شیرازی

فواید روغن پوست مرغ

سلول های بنیادی چشم چیست

خواص شکلات تلخ برای پوست

آلوئه ورا برای لک صورت

خواص بابونه برای درمان زخم معده

خواص پوسته سنگدان مرغ

سلول های بنیادی بند ناف خون

خواص شکلات تلخ برای مردان


  • عزیز مولایی

سلول های بنیادی بند ناف

چهارشنبه, ۱۱ مهر ۱۳۹۷، ۰۵:۴۳ ب.ظ

سلول های بنیادی بند ناف

سلول های بنیادی ،سلول های بنیادی Pdf،سلول های بنیادی بند ناف،سلول های بنیادی مو،سلول های بنیادی به انگلیسی،سلول های بنیادی مزانشیمی،سلول های بنیادی عصب چشم،سلول های بنیادی بیمارستان شریعتی،سلول های بنیادی در ایران،سلول های بنیادی مغز استخوان،سلول های بنیادی در مغز استخوان،تمایز سلول های بنیادی مغز استخوان،پیوند سلول های بنیادی مغز استخوان،سلول های بنیادی مغز و استخوان

سلول های بنیادی

در این مطلب از سایت جسارت می خواهیم در مورد سلول های بنیادی صحبت کنیم.امیدواریم این مطلب مورد توجه شما سروران گرامی قرار گیرد. سلول بنیادی مادر تمام سلول‌ها است و توانایی تبدیل به تمام سلول‌های بدن را دارد. این سلول‌ها توانایی خود نوسازی (Self Renewing) و تمایز (Differentiating) به انواع سلول‌ها از جمله سلول‌های خونی، قلبی، عصبی و غضروفی را دارند. هم چنین در بازسازی و ترمیم بافت‌های مختلف بدن بدنبال آسیب و جراحت موثر بوده و می‌توانند به درون بافت‌های آسیب دیده‌ای که بخش عمده سلول‌های آنها از بین رفته است، پیوند زده‌شوند و جایگزین سلول‌های آسیب دیده شده و به ترمیم و رفع نقص در آن بافت بپردازند. به دلیل توانایی منحصر به فرد سلول‌های بنیادی، این سلول‌ها امروزه از مباحث جذاب در زیست شناسی و علوم درمانی است. هم چنین تحقیقات در این زمینه دانش ما را درباره چگونگی رشد و تکوین یک اندام از یک سلول منفرد افزایش داده و مهم تر آنکه به فهم مکانیزم جایگزینی سلول‌های سالم با سلول‌های آسیب دیده کمک کرده است.

آشنایی با سلول های بنیادی

یاخته بنیادی یا بن‌یاخته، یاخته‌ای با توانایی تقسیم بالا است که هنوز تقسیم نشده‌اند. یاخته‌های حاصل از تقسیم بُن‌یاخته‌ها (از راه رشتمان) یاخته بنیادی بیشتری می‌سازند و می‌توانند به انواع مختلف یاخته‌های دیگر دگرگونی و تمایز یابند و ممکن است در مسیر تمایز، برخی مانند یاخته‌های عصبی، قابلیت تقسیم شدن را از دست بدهند. یاخته‌های بنیادی در جانداران چند یاخته‌ای یافت می‌شوند. در پستانداران دو نوع گسترده از یاخته‌های بنیادی وجود دارد: یاخته‌های بنیادی جنینی، که از تودهٔ یاخته‌ای داخلی بلاستوسیست جدا هستند، و یاخته‌های بنیادی بالغ، که در بافت‌های مختلف یافت می‌شوند. در موجودات بالغ، یاخته‌های بنیادی و نیایاخته‌ها به عنوان یک سیستم تعمیر برای بدن و بازسازی بافت‌های بالغ عمل می‌کنند. از بُن‌یاخته‌ها می‌توان در تولید یاخته‌ها و نهایتاً بافت‌های مختلف نیز استفاده کرد. امروزه استفاده از این یاخته‌ها جهت ترمیم بافت‌های آسیب‌دیده در حال گسترش است. یاخته‌های بنیادی را بر اساس میزان توانایی آن‌ها در تولید بافت‌های مختلف، به «همه(تمام) توان» (totipotent)، «پر توان» (pluripotent)، «چند توان» (multipotent) و «تک توان» (unipotent) تقسیم می‌کنند. تکنولوژی یاخته‌های بنیادی علاوه بر استفاده از این یاخته‌ها جهت درمان بیماری‌ها و ترمیم و نوسازی بافت‌ها، اخیراً روی تولید این یاخته‌ها نیز متمرکز شده‌است. نوبل پزشکی سال ۲۰۱۲ به خاطر کشف روشی برای بازسازی یاخته‌های بنیادی از یاخته‌های تمایز یافته، مشترکاً به دکتر جان بی. گوردون (John B. Gurdon) و شینیا یاماناکا (Shinya Yamanaka) اعطا شد. منابع اصلی یاخته‌های بنیادی شامل: مغز استخوان، بند ناف، پالپ دندان، بعضی بافت‌های چربی و جفت هستند.

سلول های بنیادی چیست؟

سلول بنیادی مادر تمام سلول‌ها است و توانایی تبدیل به تمام سلول‌های بدن را دارد. این سلول‌ها توانایی خود نوسازی (Self Renewing) و تمایز (Differentiating) به انواع سلول‌ها از جمله سلول‌های خونی، قلبی، عصبی و غضروفی را دارند. هم چنین در بازسازی و ترمیم بافت‌های مختلف بدن بدنبال آسیب و جراحت موثر بوده و می‌توانند به درون بافت‌های آسیب دیده‌ای که بخش عمده سلول‌های آنها از بین رفته است، پیوند زده‌شوند و جایگزین سلول‌های آسیب دیده شده و به ترمیم و رفع نقص در آن بافت بپردازند. به دلیل توانایی منحصر به فرد سلول‌های بنیادی، این سلول‌ها امروزه از مباحث جذاب در زیست شناسی و علوم درمانی است. هم چنین تحقیقات در این زمینه دانش ما را درباره چگونگی رشد و تکوین یک اندام از یک سلول منفرد افزایش داده و مهم تر آنکه به فهم مکانیزم جایگزینی سلول‌های سالم با سلول‌های آسیب دیده کمک کرده است.

تاریخچه سلول های بنیادی

در اوایل دهه 1980 میلادی دانشمندان نحوه قرار گرفتن سلولهای بنیادی جنینی از موش و کشت آنها را در آزمایشگاه فرا گرفتند و در سال 1998 برای اولین بار در سلولهای بنیادی جنینی انسان را در آزمایشگاه تولید کردند. اما این سوال پیش می‌آید که پژوهشگران جنین انسان را از کجا بدست می‌آورند؟ جنین را می‌توان با تولید مثل ، تلفیق اسپرم و تخمک یا شبیه سازی تولید کرد.

توانایی تمایز سلول های بنیادی

سلول های بنیادی را می‌توان بر اساس توانایی تمایز و تبدیل آن‌ها به یاخته‌های دیگر به چهار دستهٔ یاختهٔ بنیادی تمام‌توان، پرتوان، چندتوان و تک‌توان تقسیم کرد:«همه(تمام‌)توان» یا totipotent: به سلول تخمک و سلول‌های جنین در مرحله ۴ سلولی و ۸ سلولی گفته می‌شود که می‌توانند تمام بافت‌های بدن و همچنین پرده‌های آمنیون (درون شامه) و کوریون (برون شامه) و جفت را ایجاد کنند. این یاخته‌ها را می‌توان از جنین‌های چهار یا پنج روزه حاصل از تخمک‌هایی که با روش‌های آزمایشگاهی لقاح داده می‌شوند به دست آورد و در محیط‌های کشت اختصاصی رشد داد. از این رو، یاخته‌های تمام توان به یاخته‌های بنیادی جنینی هم معروف هستند. «پرتوان» یا pluripotent: به سلول‌هایی گفته می‌شود که می‌توانند سلول‌های چندین بافت را تولید کنند. از جمله سلول‌های لایه اکتودرم، مزودرم و اندودرم که به ترتیب مربوط به لایه‌های خارجی، میانی و داخلی جنین هستند. یاخته‌های بنیادی اکتودرمی، پیش ساز سلول‌های پوست و سلول‌های دستگاه عصبی هستند. یاخته‌های مزودرمی پیش ساز بافت‌های عصبی، ماهیچه‌ای، چربی، همبند، خون، سلول‌های لوله‌های کلیوی و … هستند. یاخته‌های اندودرمی پیش ساز سلول‌های لوزالمعده، تیروئید و سلول‌های ریوی هستند. در افراد بزرگسال هم، نوعی از یاخته‌های بنیادی پر توان که منشأ مزودرمی دارند، در پالپ دندان و بعضی بافت‌های چربی یافت می‌شوند. نوعی از این یاخته‌ها (یاخته‌های بنیادی خون ساز جنینی) را می‌توان از خون باقی‌مانده در بند ناف، پس از تولد نوزاد به دست آورد. ویژگی مهم این یاخته‌ها نابالغ بودن لنفوسیت‌های آن است. از این رو می‌توان با پیوند زدن آن‌ها به مغز استخوان افراد بیمار علاوه بر تأمین سلول‌های خونی جدید برای آنها، انتظار موفقیت بالایی از عمل پیوند داشت. از آن جا که یاخته‌های بنیادی خون ساز جنینی «پرتوان» هستند و قابلیت تمایز به تمام بافت‌های بدن را دارند؛ به دست آوردن آن‌ها از بند ناف افق جدیدی برای درمان بسیاری از بیماری‌ها در آینده نه چندان دور ترسیم می‌کند. «چندتوان» یا multipotent: یک رده پایین‌تر از سلول‌های پر توان محسوب می‌شوند و می‌توانند سلول‌های مختلف یک بافت معین را تولید کنند. مانند سلول‌های بنیادی مغز استخوان که قادر به تولید انواع سلول‌های مختلف بافت خونی، شامل سلول‌های قرمز، سفید، لنفوسیت‌ها و پلاکت‌ها هستند. یاخته‌های بنیادی موجود در بافت‌های مختلف (عصبی، پوست و …) افراد بزرگسال، در این دسته قرار می‌گیرند. «تک‌توان» یا unipotent: به سلول‌هایی گفته می‌شود که فقط توانایی تولید یک سلول متمایز را دارند. مانند لنفوسیت‌های B که تنها قابلیت تولید پلاسموسیت‌ها را دارند.

کشت سلول های بنیادی جنینی

جنین ۳ تا ۵ روزه را بلاستوسیست می‌نامند. یک بلاستوسیست توده‌ای متشکل از ۱۰۰ یاخته یا بیشتر است. یاخته‌های بنیادی، یاخته‌های درونی بلاستوسیست هستند که در نهایت به هر یاخته، بافت و اندام درون بدن تبدیل می‌شوند. رشد یاخته‌های بنیادی در محیط آزمایشگاه را اصطلاحاً کشت یاخته‌ای می‌نامند. در واقع جدا کردن یاخته‌های بنیادی جنینی از طریق انتقال سطح داخلی بلاستوسیست به یک ظرف کشت آزمایشگاهی پلاستیکی که شامل یک بستر تغذیه‌ای به نام محیط کشت می‌باشد انجام می‌گیرد. تقسیم و ازدیاد یاخته‌ها بر روی سطح این ظرف انجام می‌گیرد. سطح داخلی این ظرف معمولاً به وسیله یاخته‌های پوست جنین موش پوشیده شده‌است. این یاخته‌ها قادر به تقسیم شدن نیستند. به این لایه پوشانندهٔ یاخته‌ای در اصطلاح لایه تغذیه‌ای (به انگلیسی: feeder layer) گفته می‌شود. دلیل استفاده از این یاخته‌ها فراهم آوردن یک سطح طبیعی به منظور چسپیدن یاخته‌های بنیادی به آن و عدم جداشدنشان است. در ضمن یاخته‌های این لایه مواد مغذی را به داخل محیط کشت رها می‌کنند. پس از چند روز یاخته‌های کشت داده شده شروع به رشد و تقسیم شدن در این محیط می‌کنند. هنگامی که این عمل انجام گرفت یاخته‌های کشت داده شده که زیاد شده‌اند را از این محیط برداشته و به محیطهای تازهٔ کشت منتقل می‌کنند. روند کشت مجدد یاخته‌ها بارها و بارها به مدت چند ماه تکرار می‌شود. بعد از ۶ ماه یا بیشتر ۳۰ یاختهٔ اولیه تبدیل به هزاران میلیون یاختهٔ بنیادی جنینی می‌شوند. یاخته‌هایی را که در این دوره ۶ ماه و در این محیط کشت مخصوص تقسیم شده و در عین حال تماییز نیابند را پرتوان (pluripoten) می‌نامند. اخیراً راه حل‌هایی جهت کاهش مدت زمان تولید یاخته‌های بنیادی ارائه شده‌است.

سلول‌های بنیادی بالغ

به سلول‌هایی که پس از تولد از بافت‌های مختلف فرد بالغ جدا می‌شوند، گفته می‌شود. سلول‌های بنیادی خون ساز مستقر در مغز استخوان، مغز، کبد و سایر بافت‌ها از این دسته هستند که قدرت تمایز به برخی از بافت‌ها را دارند.

موانع بر سر راه استفاده از سلول بنیادی

یکی از این موانع مشکل پس زدن است. اگر سلولهای بنیادی جنینی اهدا شده به یک بیمار تزریق شوند ممکن است سیستم ایمنی بدن بیمار این سلولها را مهاجمان خارجی تلقی کرده و به آنها حمله کند. اما استفاده از سلولهای بنیادی بالغ تا حدودی از این مشکل می‌کاهد. زیرا سیستم ایمنی بدن بیمار سلولهای بنیادی خود بیمار را پس نمی‌زند.

تولید سلول‌های بنیادی از سلول‌های تمایز یافته

پژوهش‌هایی که دربارهٔ ویژگی‌های اساسی سلول‌های بنیادی انجام شد؛ امکان ایجاد تئوری‌هایی دربارهٔ نحوه ساخت سلول‌های بنیادی از سلول‌های تمایز یافته را به وجود آورد. در یکی از پژوهش‌های اولیه در این باره، دکتر John B. Gurdon با یک آزمایش کلاسیک در سال ۱۹۶۲ نشان داد که تمایز یک پدیده برگشت‌پذیر است. در این آزمایش؛ دکتر گوردون هسته یک سلول بالغ روده را در یک سلول تخم قورباغه که هسته آن خارج شده بود، ادغام کرد و مشاهده کرد که مراحل تمایز با موفقیت انجام می‌شود. پژوهش‌های جدید بیولوژیک مولکولی نشان دادند که سلول‌های بنیادی «پرتوان» دو ویژگی اصلی دارند. اول این که ساختار کروماتین در هسته آن‌ها فشرده نیست (یوکروماتیک هستند). دوم این که یک تعادل خاص بین فاکتورهای رو نویسی و ساختار کروماتین آن‌ها برقرار است. به عبارتی ساختار کروماتین (که با ایجاد تغییرات اپی‌ژنتیکی روی پروتئین‌های کروماتین، قابل تغییر است) روی بیان ژن فاکتورهای رونویسی تأثیر دارد. در سال ۲۰۰۶، شینیا یاماناکا (Shinya Yamanaka) موفق شد با بیان مصنوعی ژن‌های تعداد محدودی فاکتورهای رو نویسی نظیر Oct3/4, Sox2, Nanog سلول‌های بالغ دست نخورده را به سلول‌های نابالغ بنیادی تبدیل کند. تلاش‌های این دو فرد جایزه نوبل فیزیولوژی/پزشکی سال ۲۰۱۲ را به خود اختصاص داد.

کاربرد سلولهای بنیادی در تولید اندام کامل

شاید دانشمندان بتوانند حتی یک اندام کامل را در آزمایشگاه پرورش داده و آن را جایگزین اندامی کنند که بر اثر بیماری آسیب دیده است. برای این کار باید نوعی چارچوب از جنس پلیمر زیست تجزیه پذیر را به شکل اندام مورد نظر بسازند و سپس آن را با سلولهای بنیادی جنینی یا بالغ بارور سازند. پس از آن عوامل رشد مخصوص آن اندام افزوده می‌شوند تا پرورش اندام را تحت کنترل و هدایت درآورند. پس از آنکه چارچوب با بافت خاص آن اندام پوشیده شد آن را به بیمار پیوند می‌زنند. با بوجود آمدن بافت از سلولهای بنیادی چارچوب تجزیه شده و در نهایت یک گوش ، کبد یا هر اندام دیگر باقی خواهد ماند. از جمله بیماریهایی که احتمالا روزی یا درمان سلولی معالجه خواهند شد می‌توان به پارکینسون ، دیابت ، بیماری قلبی ، صدمه به نخاع ، سوختگی ، آلزایمر و ضعف بینایی اشاره کرد.

ویژگی سلول های بنیادی

سلول بنیادی نامی کلی است و به گروهی از سلول های بدن گفته می شوند که دارای چند وپژگی مهم می باشند: 1) این سلول ها تخصص نیافته هستند. 2) مجددا در بدن از طریق تقسیم سلولی خود را تولید و تکثیرمی کنند. 3) عمری طولانی دارند. 4) در شرایط آزمایشگاهی، می توان آنها را به سلول هایی متخصص با اعمال و فعالیت مشخص تبدیل کرد . به عبارتی در محیط کشت و در مجاورت عوامل مغذی خاصی با دست کاری یک سلول بنیادی در حالت پایه, در سلول ژن هایی را فعال نموده و سلول بنیادی مجبور به ایجاد عواملی پروتئینی در داخل و سطح خود می شود و در نهایت به یک سلول مشخص تبدیل می شود . سلول های بنیادی تقریبا در همه بافت های بدن یافت می شوند و به نوعی مسئول ترمیم آنها هستند. این سلول ها دارای انواع متفاوتی می باشند. بدون توجه به انواع سلول های بنیادی این خواص در همه آنها دیده می شود.

افق‌های درمانی با سلول های بنیادی

در بیماریی‌هایی که در آن سلول‌ها دچار خزان یاخته‌ای غیرعادی شده یا به مرور زمان دچار نقص در کارکرد می‌شوند یا با حمله سیستم ایمنی از بین می‌روند؛ استفاده از سلول‌های بنیادی افق‌های درمانی تازه‌ای را محقق خواهد کرد. پارکینسون: در این بیماری نورون‌های سازنده دوپامین در قسمت توده سیاه مغز از بین می‌روند. با جایگزین کردن سلول‌ها می‌توان به بهبودی بیمار کمک کرد. به عبارتی اگر نورون‌های تولیدکننده نوروترانسمیتر دوپامین را بتوان در محیط کشت ایجاد کرد، احتمال درمان افراد مبتلا به پارکینسون فراهم می‌شود چون این بیماران اغلب این نورون‌ها را از دست داده‌اند. دیابت نوع یک: سلول‌های β در جزایر لانگرهانس پانکراس مورد حمله سیستم ایمنی قرار گرفته و از بین می‌روند. در نتیجه توانایی بدن در تولید انسولین از بین رفته و درصورت عدم تزریق خارجی، بیمار زنده نخواهد ماند. با بازسازی و جایگزینی این سلول‌ها مشکلات بیماران دیابتی حل خواهد شد. آلزایمر: در نتیجه تجمع پروتئین tau (مرتبط با ریزلوله‌های اسکلت سلولی) در داخل سلول‌های عصبی و تجمع پروتئین بتا-آمیلوئید در خارج سلول‌ها، توانایی آن‌ها در انتقال پیام عصبی کاهش یافته و بیمار با مشکلات حافظه و سایر مشکلات عصبی مرتبط رو به رو خواهد شد. در مراحل مختلف این بیماری تعداد زیادی از سلول‌های درگیر دچار خزان یاخته‌ای می‌شوند. با جایگزین شدن سلول‌های عصبی از بین رفته؛ بهبود قابل ملاحظه‌ای در وضعیت این بیماران انتظار می‌رود. سکته مغزی: در اثر ایجاد لخته خونی و در نتیجه از بین رفتن بخشی از بافت مغز به علت نرسیدن اکسیژن اتفاق می‌افتد. بیماران قلبی: توصیه می‌شود برای افرادی که در مراحل وخیم بیماری قلبی بوده و در انتظار دریافت قلب پیوندی به سر می‌برند، در کنار تجویز داروهای سرکوب‌کننده دستگاه ایمنی، از روش پیوند یاخته‌های بندناف به عنوان یک روش کمکی استفاده کرد. بیماران کبدی: در حال حاضر اگر بیماری دچار سرطان کبد باشد، جراح مجبور است برای جلوگیری از انتشار سرطان (متاستاز) به بخش‌های دیگر بدن، بخش سرطانی کبد را نابود کند. برای این منظور معمولاً طی دو عمل جراحی هم‌زمان، خون ناحیه سرطانی کبد را قطع می‌کنند تا بافت آن را بازسازی کنند. درمان قرنیه: هم اکنون پروژه استفاده از سلول‌های بنیادی جهت درمان قرنیه چشم در پژوهشگاه رویان در حال پیگیری می‌باشد. مشکلات/فلج نخاعی، سوختگی، آرتروز، روماتیسم و … درمان بیماری‌های دهان، فک:تحقیقات گسترده‌ای در زمینه درمان آسیب‌های وارده به بافت صورت و غدد بزاقی با استفاده از سلول‌های بنیادی در مرحله آزمایشگاهی در حال انجام است که نتیجه حاصل از آن می‌تواند جایگزین مواد مصنوعی شود.

شبیه سازی انسانبا سلول های بنیادی

ساله دیگر مورد اختلاف شبیه سازی انسان است. اگر دانشمندان بتوانند جنینی را در آزمایشگاه خلق کنند آیا نمی‌توانند آن جنین را درون رحم یک مادر دیگر پیوند زده و زمینه رشد یک نوزاد را فراهم کنند؟! ایده شبیه سازی انسان افکار هولناک و مخوف پرورش ابر انسانها با ضریب هوشی بسیار بالا و قابلیتهای فیزیکی مانند قهرمانان خیالی سوپر من و بت من و یا خلق کودکانی که صرفا برای استفاده از اندام پرورش می‌یابند را تداعی می‌کند. هنگامی که گروهی از محققان اسکاتلندی در سال 1997 اعلان کردند که توانسته‌اند با موفقیت گوسفندی را به نام دالی شبیه سازی کنند وحشت ناشی از شبیه سازی شدت گرفت. حتی با افزایش آگاهی و شناخت دانشمندان از سلولهای بنیادی و توانایی کنترل آنها بحثهای اخلاقی و سیاسی در این مورد داغ‌تر و وخیم‌تر می‌شود. بسیاری از دولتها محدودیتهای شدیدی را بر تحقیقات سلول بنیادی اعمال کرده‌اند و تامین بودجه این تحقیقات را با مشکلات زیادی مواجه نموده‌اند.

انواع سلول های بنیادی

به عبارتی سلول های بنیادی برحسب نوع بافتی که در آن دیده می شوند انواع مختلفی دارند. هربافت بدن دارای یک سلول بنیادی مخصوص خود می باشد نظیرسلول بنیادی خون ساز, سلول بنیادی مزانشیمی, سلول بنیادی عصبی, سلول های بنیادی عضلانی , سلول های بنیادی اپی تلیالی , سلول بنیادی بافت همبندی( چربی , غضروف , استخوان) و….. سلول بنیادی بالغ یک بافت می توانند سلول های همان بافت را ایجاد کند. برای مثال سلول بنیادی بافت خون را سلول بنیادی خون ساز می نامند که می تواند انواع سلول های موجود در خون نظیر گلبول های قرمز و گلبول های سفید(لنفوسیت های بزرگ و کوچک, پلاکت ها ,نوتروفیل ها, مونوسیت/ماکروفازها)‌ را ایجاد نماید.

سلول های بنیادی خون ساز

این سلول ها را می توان از سه منبع مختلف جمع آوری و جدا کرد: 1.از مفز استخوان 2. از خون محیطی طی آفرزیس 3 . از خون بند ناف 

پیوند سلول های بنیادی خون ساز

1- پیوند اتولوگ : در شرایط خاص بیماری مشخص, سلول های بنیادی از خود فرد بیمارجدا و در سرما در فریزرهای مخصوص نگه داری میشوند. بیمار تحت شیمی درمانی یا تابش اشعه قرار گرفته تا سلول های بدخیم ازبین بروند که گاه باعث از بین رفتن سلول های بنیادی خون ساز مغز استخوان وی نیز می شود. سپس سلول های ذخیره شده به بدن وی بازگردانده می شوند. شانس بیماری پیوند علیه میزبان و عفونت کمتر است اما احتمال عود بیماری نسبت به اهدا از سایرین ( افراد فامیل و یا اهداکننده غیر خویشاوند) بیشتر است. 2- پیوند آلوژن: دو فرد گیرنده و اهداکننده پیوند ممکن است با یکدیگر نسبت خویشاوندی داشته باشند( مثل پیوند سلول های بنیادی خون ساز بین خواهر,برادر و یا از سایر اعضا خانواده )‌ و یا غیرخویشاوند باشند( دریافت سلول از افراد بالغ یا از خون بند ناف سایرین). در پیوند آلوژن چنانچه گیرنده و اهداکننده پیوند ازنظر آنتی ژن های سازگاری بافتی (Human Leukocyte Antigen HLA , یا مجموعه سازگاری بافتی اصلیMajor Histocompatibility Complex or MHC ) با یکدیگر شبیه باشند, شانس موفقیت پیوند بیشتر است. بیمار برحسب نوع پیوند داروهای سرکوب کننده سیستم دفاعی (immunosuppressive ) و یا مغز استخوان دریافت می کند تا احتمال بروز واکنش های نامناسب را کاهش دهند زیرا این واکنش ها از جایگزینی سلول های پیوندی در بدن بیمار جلوگیری می نمایند. · تشخیص این که کدام نوع پیوند برای بیمار نیاز است با پزشک معالج و بر اساس معیار های استاندارد می باشد.

جمع آوری سلول های بنیادی خون ساز

جمع آوری سلول های بنیادی خون ساز از خون محیطی :‌ امروزه رایج ترین روش جمع آوری سلول های بنیادی خون ساز محسوب می شود. طی فرایندی به نام آفرزیس, خون از بازوی فرد وارد دستگاه خاصی شده که گلبول های سفید وی را جدا و سپس گلبول های قرمز و پلاسما را به بدن وی باز می گرداند. برای افزایش میزان سلول های بنیادی در خون چند روز قبل از آفرزیس دارویی به نام عامل محرک کلونی گرانولوسیتی (Granulocyte- Colony Stimulating Factor= G-CSF ) به صورت زیر جلدی به اهداکننده تزریق می شود. – جمع آوری سلول های بنیادی خون ساز از مغز استخوان: امروزه، استفاده از این روش محدود به موارد محدودی می باشد. در این روش، سلول‌های بنیادی به‌طور مستقیم، از مغز استخوان گرفته می شوند. این کار، تحت بیهوشی عمومی یا موضعی انجام شده و معمولا از مغز استخوان لگن استفاده می شود. این اقدام در حدود 2ساعت طول می کشد و اهداکننده به‌طور معمول، می‌تواند همان‌روز و یا حداکثر روز بعد بیمارستان را ترک کند و پس از 2 تا 3 روز فعالیت عادی خود را از سر بگیرد. ممکن است سلو‌ل های بنیادی موجود در مغز استخوان در آزمایشگاه جداسازی گردند. باید توجه داشت که در این روش، مغزاستخوان طبیعی در بدن فرد اهداکننده، به سرعت شروع به رشد دوباره کرده و جایگزین مغزاستخوان اهدا شده می گردد. · زمان بهبود پس از اهدا سلول های بنیادی خون ساز در افراد بالغ, بستگی به فرد اهداکننده و نوع اهدا دارد اما به طور معمول طی چند روز(1 روز تا حداکثریک هفته ) پس از اهدا , فرد قادر به انجام فعالیت های طبیعی خود و بازگشت به کار می باشد.


فواید ژل آلوئه ورا برای پوست صورت

خواص دمنوش بابونه برای روده

آپنه خواب مرکزی درمان

کنگره سلول های بنیادی رویان

خواص شکلات صبحانه

خواص ژل آلوئه ورا برای پوست صورت

خواص بابونه برای روده تحریک پذیر

آپنه خواب در کودکان

پژوهشکده سلول های بنیادی رویان

فواید شکلات تلخ 99 درصد

ماسک آلوئه ورا برای مو

خواص گیاه بابونه در طب سنتی

آپنه خواب نوزاد

مقاله سلول های بنیادی Pdf

فواید شکلات تلخ لاغری

فواید شکلات تلخ بر لاغری

سلول های بنیادی سرطانی Pdf

آپنه خواب چیست

خواص دارویی بابونه در طب سنتی

ژل آلوئه ورا برای مو

  • عزیز مولایی

خواص پوسته داخلی سنگدان مرغ

چهارشنبه, ۱۱ مهر ۱۳۹۷، ۰۱:۱۰ ب.ظ

خواص پوسته داخلی سنگدان مرغ

پوست مرغ ،پوست مرغ برای رویش مو،پوست مرغ برای رشد مو، پوست مرغ برای رشد ابرو،پوست مرغ سگ،خوردن پوست مرغ برای سگ،ایا پوست مرغ برای سگ ضرر دارد،پوست مرغ غذای سگ،بیماری پوست مرغی چیست

پوست مرغ

در این مطلب می خواهیم در مورد پوست مرغ صحبت کنیم.امیدواریم این مطلب مورد توجه شما سروران گرامی قرار گیرد.مرغ یکی از پرمصرف ترین نوع گوشت است و به همین دلیل با توجه به تقاضای بالای گوشت مرغ تولید کننده گان مراحل رشد و توید مرغ را با استفاده از داروها و.. تسریع می بخشند که متاسفانه عواقب خطرناکی را به دنبال دارد. وزارت بهداشت اعلام کرد:مصرف مرغ منجمد و مرغ گرم هیچ تفاوتی ندارد و فقط افراد باید از خوردن پوست روی مرغ و جگر آن پرهیز کنند زیرا آنتی بیوتیک ها و چربی ها در این قسمت ها ذخیره می شوند که برای بدن بسیار خطرناک است.از عوارض استفاده از پوست روی مرغ در غذاها چه میدانید ؟پوست مرغ چه تاثیرات منفی بر بدن مصرف کنندگان میگذارد مزایا و معایب خوردن پوست مرغ به چه صورت است ؟نظر متخصصین تغذیه در این باره چیست ؟ چربی موجود در پوست مرغ عوارض جانبی زیادی برای بدنمان به همراه دارد، برخی باورهای نادرست در مورد پوست روی مرغ وجود دارد که در این بخش به آن ها اشاره خواهیم کرد. هرچند گرفتن پوست مرغ قبل از خوردن ممکن است مزایایی داشته باشد، اما همیشه ضروری نیست. خوردن پوست روی مرغ، کالری بیشتری به غذایتان می‌دهد، ولی مزایایی هم دارد.

آشنایی با پوست مرغ

این درست است که پوست روی مرغ دارای مقداری چربی است. به گفته‌ی دانشکده سلامت عمومی هاروارد، گرچه بسیاری اوقات چربی موجود در غذاهای حیوانی، چربی اشباع شده است که می‌تواند در صورت زیاده‌روی کلسترول و خطر بیماری‌های قلبی را افزایش دهد، اکثر چربی موجود در پوست مرغ چربی‌های غیر اشباع مفید برای قلب است. بر اساس گزارش دپارتمان کشاورزی پایگاه ملی تغذیه‌ی آمریکا، یک اونس پوست روی مرغ حاوی ۳ گرم چربی اشباع و ۸ گرم چربی غیر اشباع است. بعلاوه، دانشکده سلامت عمومی هاروارد اضافه کرد که پختن مرغ با پوست به حفظ رطوبت و طعم مرغ کمک می‌کند. پس اگر می‌خواهید برای مهمان‌هایتان مرغ درست کنید و از خشکی و بی‌مزگی آن جلوگیری کنید، پوست آن را برندارید.

معایب خوردن پوست مرغ

مهمترین ایراد نگه داشتن پوست روی مرغ این است که کالری و چربی اشباع بیشتری به غذایتان اضافه می‌کند. به گزارش وزارت کشاورزی ایالات متحده (USDA) یک فنجان سینه‌ی مرغ پخته شده بدون پوست دارای ۲۳۱ کالری است، در حالی که یک فنجان سینه‌ی مرغ پخته شده با پوست حاوی ۲۷۶ کالری است. با وجود اینکه بیشتر چربی پوست مرغ از نوع غیر اشباع است، اما در هر اونس آن ۳ گرم چربی اشباع وجود دارد، که همان میزان موجود در یک فنجان سینه مرغ پخته شده است. انجمن سلامت آمریکا توصیه می‌کند که میزان چربی اشباع در رژیم غذایی‌تان را تا ۵ یا ۶ درصد کل کالری دریافتی روزانه کاهش دهید که با حدود ۱۳ گرم چربی اشباع روزانه در رژیم ۲۰۰۰ کالری برابر است.

نکاتی در مورد پوست مرغ

مزایا و معایبی در برداشتن پوست مرغها قبل از خوردن آن وجود دارد. حرف آخر این است که نگه داشتن پوست مرغ کالری دریافتی یا خطر بیماری‌های قلبی را در صورتی که به اندازه متعادل در برنامه‌ی غذایی مصرف شود، به طرز چشمگیر افزایش نمی‌دهد. ادعای نادرستی در مورد پوست روی مرغ وجود دارد که تصور می‌شود سرشار از چربی است، اما از آنجا که در پوست مرغ، چربی غیر اشباع سالم بیش از چربی اشباع وجود دارد، به آن بدی که فکر می‌کنید نیست. پس اگر از خوردن آن لذت می‌برید، نگران نباشید.

مضرات پوست مرغ چیست

از نظر تغذیه ای، پوست دارای چربی بالایی است و اسید چرب اشباع و کلسترول بالایی دارد، به همین جهت میزان کالری بیشتری را نیز ایجاد می کند. از سویی تصور عامه بر این است که ترکیباتی در پوست مرغ انباشته است که منجر به بیماری ها می شود و اختلالات هورمونی در زنان و دختران را پدید می آورد و مساله دیگر، اختلالات سرطانی است که در درازمدت ایجاد می شود؛ ولی نگرانی متخصصان تغذیه بیشتر بر آنتی بیوتیک هایی است که به صورت مکمل به جوجه های در حال رشد تزریق یا خورانده می شود و در پوست آنها ذخیره می شود؛ چراکه این داروها به صورت منظم جهت سالم نگه داشتن آنها، به جوجه ها داده می شود. اکثر مردم فکر می کنند که پوست مرغ حاوی هورمون بالایی است و به همین دلیل نباید مصرف شود . در واقع مردم از وجود هورمون بیشتر از داروهای آنتی بیوتیکی می ترسند و عامل اصلی رویش موهای زائد در بدن خانم ها را پوست مرغ می دانند، اما این موضوع زمانی صحت دارد که به مرغ هورمون تزریق شود. ترکیبات هورمونی به دلیل آن که شبیه هورمون های جنسی هستند در مرد و زن به یک میزان موجب بروز مشکل می شود. در خانم ها باعث پرمویی، رویش موهای زائد، جوش و کیست تخمدان و در آقایان باعث آکنه های شدید پوستی و نارسایی درهورمون های جنسی می شود و برای کودکان هم افزایش وزن را موجب می شوند. اما موضوع مهم تر آن که از نظر علمی ثابت شده است داروهای آنتی بیوتیکی، فلزات سنگین، سموم و آفت کش هایی که به همراه دانه های جو و ذرت وارد جیره غذایی مرغ می شود در بافت های نرم و پرچرب همچون پوست و جگر رسوب و مصرف آن باعث تضعیف سیستم ایمنی بدن شده و حتی ریسک ابتلا به تومورهای سرطانی را افزایش می دهد.

توصیه برای مصرف پوست مرغ

تعجب کردید! حق را به شما می دهم؛ تاکنون ندیده بودید کسی توصیه به مصرف پوست روی مرغ را به شما داده باشد. در دهه های گذشته مجامع تخصصی قلب و عروق کشورهای پیشرفته تا قبل از اینکه انواع مختلف چربی ها از یکدیگر تفکیک شود و بحث تفاوت کلسترول سرمی و تغذیه ای برای متخصصین آشکار شود، بنا بر یک قاعده کلی هر ماده غذایی که چربی بالایی داشت را برای افراد حساس و یا تقریبا کلیه افراد جامعه منع می کردند. به مرور زمان که انواع مختلف چربی ها از یکدیگر تفکیک شدند و دانشمندان آنها را به اسیدهای چرب اشباع و غیر اشباع و کلسترول خوب و بد تقسیم نمودند، بررسی ها بر روی اینکه کدام یک از این چربی ها باعث مشکلات چاقی و به تبع آن قلبی و عروقی می گردند، متمرکز شد و در این میان عامل اصلی رسوب در رگ های خونی به نام عامیانه «کلسترول بد» یا LDL شناخته شد که باعث بیماری های مختلفی در سنین و افراد و جنسیت های مختلف می گردد. همچنین تحقیقات آتی آنها نشان داد که کلسترول سرمی توسط کبد سنتز می شود و کلسترول موجود در غذا چندان تاثیر زیادی بر روی آن ندارد (تحقیقات در این زمینه همچنان ادامه دارد). حال شما را بازمی گردانیم به بحث پوست مرغ که توسط همکار پزشکمان مطرح گردیده است. بر اساس آنالیزهای رسمی که در خصوص ترکیب شیمایی پوست روی مرغ صورت گرفته در هر 30 گرم (یک اونس) پوست مرغ تنها 9.2 گرم چربی وجود دارد که از این میان تنها 2.6 گرم آن از نوع چربی های اشباع می باشد و تمام ترکیبات آن در این اندازه وزنی میزان رتبه کالری زایی آن 99 می باشد و در دسته بندی B- قرار می گیرد؛ جالب است بدانید که میزان توصیه شده متوسط مصرف چربی در طی روز 60 گرم می باشد که برای رسیدن به این عدد از طریق پوست روی مرغ خالص باید در طی روز 190 گرم پوست مرغ مصرف کنید! اگر بخواهیم منفی تر به این داستان نگاه کنیم، حتی میزان مورد نیاز چربی اشباع شده در روز 20 گرم می باشد که شما برای دریافت آن از طریق پوست روی مرغ بین 280 تا 300 گرم پوست مرغ خالص باید مصرف نمایید. پس می بینید که عملاً رسیدن به چنین اعدادی برای شروع مضر بودن پوست مرغ برای سلامتی برای یک فرد عادی غیر ممکن است. از سوی دیگر پوست روی مرغ فقط چربی مضر ندارد بلکه چربی های مفید که در بر گیرنده ویتامین ها، مینرال ها و پروتئین هایی همچون الاستین نیز هستند، در آن یافت می شود که پوست مرغ منبع مناسبی برای تامین آنها می باشد. در مجموع، گوشت مرغ و جوجه بدون پوست و با پوست تفاوت 50 تایی در کالری دریافتی ایجاد می کنند که چندان قابل توجه نیست.

مزایای پوست مرغ

طبق اطلاعات بدست آمده، گرچه چربی موجود در غذاهای حیوانی، چربی اشباع شده است و در صورت زیاده روی موجب افزایش کلسترول و خطر بیماری های قلبی می شود، اما اکثر چربی موجود در پوست روی مرغ چربی های غیر اشباع است که برای قلب مفید بوده و ضرر زیادی ندارد. طبق اطلاعات بدست آمده یک اونس از پوست آن دارای ۳ گرم چربی اشباع و ۸ گرم چربی غیر اشباع است. یکی دیگر از مزایای پوست مرغ آنست که پختن مرغ با پوست موجب حفظ رطوبت و طعم مرغ می شود. پس اگر می‌خواهید برای مهمان‌ مرغ درست کنید و دوست ندارید مرغ تان خشک و بیمزه شود پوست آن را نکنید.

آلودگی پوست مرغ

سید ضیاءالدین مظهری خوردن گردن و بال مرغ را برای زنان ممنوع اعلام کرد. وی گفت: پوست روی مــــــرغ آلودگی‌های محیطی خیلی زیادی را می‌تواند منتقل کند. چربی‌های اشباع شده‌ای که دارد، می‌تواند میزان کلسترول را بالا ببرد و به کبد آسیب برساند، اگر زندگی سالم می‌خواهید یا می‌خواهید خود را در برابر بسیاری از بیمار‌ی‌ها بیمه کنید بهتر است از خوردن چربی‌ حیوانی در حد امکان پرهیز کنید.

نتیجه گیری در مورد مصرف پوست مرغ

پس به طور کلی این را بدانید، درست است که پوست روی مرغ چرب است، اما در آن چربی غیر اشباع سالم بیش از چربی اشباع آنست و ضرر زیادی برای سلامتی و قلب ندارد. پس اگر با طعم آن مشکلی ندارید میتوانید آن را نکنید. اگر جزو کسانی هستید که طعم آن را دوست ندارید اما دوست دارید مرغ تان خشک نشود میتوانید هنگام پخت آن را نکنید، ولی هنگام ریختن در ظرف پوست آن را جدا کنید. اگر هم که کلا از پوستهای مرغ حالتان به هم می خورد انتخاب با شماست. میتوانید از اول پوستش را جدا کنید.

بیشتر بخوانید : گوشت مرغ ♥ جگر مرغ ♥ تخم مرغ ♥ التهاب پوستپوست انداختن لب

  • عزیز مولایی

خواص گیاه بابونه برای معده

چهارشنبه, ۱۱ مهر ۱۳۹۷، ۱۱:۳۷ ق.ظ

خواص گیاه بابونه برای معده

بابونه ,بابونه شیرازی,بابونه خشک,بابونه خواص,بابونه به انگلیسی,بابونه و فشار خون,بابونه در بارداری,بابونه گاوی,بابونه برای مو,بابونه برای پوست,خواص بابونه و چای

بابونه , بابونه شیرازی , بابونه خشک , بابونه خواص

توضیحاتی در مورد بابونه

خواص بابونه در بسیاری فرهنگهای سراسر دنیا شناخته شده است و از این گیاه مفید استفاده های خوبی می‌شود. گل های خشک شده بابونه که به عنوان یکی از قدیمی‌ترین و همه‌کاره‌ترین داروهای گیاهی شناخته شده‌ برای انسان به شمار می‌رود، به دلیل دارا بودن سطح بالایی از آنتی‌اکسیدان‌های ضد بیماری نظیر ترپنوئید و فلاونوئید، دارای تاثیرات فراوان و گسترده‌ای بر سلامت انسان است. بابونه نامی عمومی است که برای انواع مختلفی از گیاهان هم‌خانواده با مینای چمنی (از تیرهٔ کاسنیان) به کار می‌رود. دو گونه از این گیاهان، شامل بابونه آلمانی، به صورت دم‌شده به کار می‌روند و برایشان خواص دارویی قائل شده‌اند. در این مطلب از سایت جسارت در مورد بابونه صحبت میکنیم امیدواریم مورد توجه قرار بگیرد.

انواع بابونه

دو گونهٔ اصلی بابونه که به صورت دم‌کرده استفاده می‌شوند و برایشان خواص دارویی در نظر گرفته می‌شود عبارتند از بابونه آلمانی و بابونه رومی. گونه‌های دیگری از گیاهان هم نام بابونه بر خود دارند (نظیر بابونه بهاری و بابونه زرد) اما معمولاً به صورت دم‌کرده به کار نمی‌روند و خواص دارویی برایشان ذکر نشده‌است.

خواص گیاه بابونه

این گیاه در موارد زیر می تواند مفید واقع شود: مبارزه با اضطراب و افسردگی جلوگیری از آلرژی ضد التهاب درمان اسپاسم عضلانی درمان اختلالات قاعدگی درمان بی خوابی درمان اختلالات پوستی بهبود زخم ها بهبود عملکرد سیستم گوارش کاهش دردهای روماتیسمی

بابونه آلمانی چیست

بابونه آلمانی (نام علمی: Matricaria chamomilla)، گیاهی است یک‌ساله، معطر و به ارتفاع ۲۰ تا ۴۰ سانتیمتر که به صورت خودرو در مزارع و کنار جاده‌ها می‌روید. ساقه آن دارای انشعاباتی است و برگ‌های آن بریدگی‌های باریک و دراز با ظاهر برگچه‌مانند دارد. بخش مورد استفادهٔ این گیاه، کاپیتول‌های (مرکز گل گیاه) آن است که در فاصله ماه‌های اردیبهشت تا مهر ماه، آن را از ساقه جدا می‌کنند.

تاریخچه بابونه

نام لاتین بابونه camomille از کلمات یونانی khamai و malon به معنی گل‌های کوچک با بوی سیب گرفته شده‌است. درمیان انواع گوناگون بابونه نوع بابونه رومی شهرت بیشتری دارد. نام علمی این گیاه Chamaemelum nobile است. بابونه گیاهی است دائمی و کوچک، به ارتفاع تقریباً ۳۰ سانتیمتر، دارای بویی معطر که در چمن زارها و زمین‌های شنی می‌روید. ساقه آن به رنگ سبز مایل به سفید، برگ‌های آن کوچک متناوب و دارای بریدگی‌های باریک، نامنظم و پوشیده از کرک است. گل‌های آن مجتمع در یک طبق که به‌طور منفرد در انتهای ساقه گل دهنده در تابستان ظاهر می‌شود. در هر طبق، گل‌های سفید در اطراف و گل‌های زرد در قسمت وسط قرار دارند.

کاپیتول‌های بابونه

کاپیتول‌های این گیاه دارای اسانس هستند. این اسانس در حالت تازه دارای رنگ آبی تیره‌است که مربوط به وجود ماده‌ای به نام آزولن می‌باشد و تدریجاً با تأثیر هوا و نور رنگ آن سبز و قهوه‌ای می‌شود. این اسانس دارای سزکوئی ترپنهای b و g و همچنین ماتریکارین (Matricarine) می‌باشد.

موارد مصرف بابونه

استفاده از بابونه در زیبایی به اندازه قدمت به‌کارگیری آن در عطاریها سابقه دارد. خواص آن به خصوص برای پوستهای شکننده و حساس در مقابل تغییرات جوی مفید است. امروزه در صنعت لوازم آرایش آن را به تنهایی یا همراه با گیاهان دیگری از قبیل اکلیل کوهی، خلنگ و بنفشه به کار می‌گیرند. دم کرده ساده بابونه در استعمال خارجی روی پوست صورت برای حفاظت از پوست بهترین تأثیرها را دارد. شامپوی همراه با بابونه اندکی رنگ مو را روشن می‌گرداند. بابونه در کنار زیزفون و نعناع در برخی از کشورها بیشترین مصرف را در صنعت داروسازی دارد.

محل رویش بابونه

بابونه از گیاهان بومی منطقه مدیترانه بوده ولی منشأ آن را در آسیای صغیر گزارش کرده‌اند. این گیاه امروزه پراکندگی وسیعی در اروپا، آسیای غربی، آفریقای شمالی آمریکای شمالی و جنوبی و استرالیا پیدا کرده‌است. در ایران نیز گونه‌های مختلف جنس ماتریکاریکا در نقاط مختلف کشور رشد می‌کنند. (گیاهان دارویی معطر- منبع گیاهان دارویی، پژوهشکده جهاد دانشگاهی).. این گیاه در آذربایجان، لرستان، فارس قیروکارزین غربی اندیمشک) و خوزستان (دزفول،ایذه، هفت گل، شوشتر، رامهرمز و بهبهان) اطراف تهران و دماوند و همچنین در جنگل فندقلو ویلکیج نمینو همچنین در مناطق وسیعی از چمنزارهای استان چهارمحال و بختیاری در [میزدج و کوهرنگ و سایر نقاط] می‌روید. بعضی از گونه‌های دیگر بابونه در نواحی مختلف اروپا می‌روید.

خواص روغن بابونه

آنتی‌اکسیدان‌های حیاتی موجود در بابونه در روغن‌های قدرتمند این گیاه یافت می‌شوند، و به عنوان دلیل عمده‌ای برای خواص درمانی طبیعی این گیاه دارویی به شمار می‌روند. بابونه به عنوان داروی جایگزین موثری که تقریبا عاری از تاثیرات جانبی منفیِ شناخته شده‌ای است، نزدیک به ۵،۰۰۰ سال به صورت دمنوش معمولی، عصاره‌ی گیاهی، و به شکل مواد آرایشی جهت ایجاد آرامش، سرزندگی، جوان‌سازی، و طول عمر به کار رفته است.گیاه بابونه جزء گیاهان بومی غرب اروپا و شمال آفریقا است، ولی این روزها در سراسر جهان، در نواحی معتدل مختلفی رشد می‌کند. امروزه، صادرکننده‌های عمده‌ی بابونه عبارت هستند از بلژیک، فرانسه، بریتانیا، ایتالیا، لهستان، و آلمان. بابونه‌ی آلمانی که به صورت گسترده‌ای برای کاربردهای پزشک در دسترس است، از لحاظ زیست‌شناختی با انواع بابونه‌ی رومی و انگلیسی تفاوت دارد. فواید موجود در همه‌ی انواع بابونهْ مشابه‌ی یکدیگر است، ولی طعم انواع مختلف بابونه اندکی با هم تفاوت دارد. طبق سوابق تاریخی، خواص بابونه دست‌کم از ۲،۰۰۰ سال پیش شناسایی شده‌اند، و برای مقاصد دارویی و آرایشی کاربرد دارند. آلمانی‌ها دست‌کم از سده‌ی اول میلادی از بابونه جهت درمان مشکلات گوارشی استفاده می‌کردند؛ طبق شواهد تاریخی، مصریان باستان این گیاه را پرستش می‌کردند و به خاطر خواص درمانگری این گیاه، جشنواره‌هایی را برگزار می‌کردند. گفته می‌شود زنان نجیب‌زاده‌ی مصری گل‌های بابونه را خرد می‌کردند و به پوست‌شان می‌مالیدند تا جوانی و درخشندگی پوست‌شان را حفظ کنند و به طور طبیعی نشانه‌های پیری را به تعویق بیندازند.

همه چیز درباره بابونه

بابونه نخستین بار حدود قرن شانزدهم در سطوح وسیع پرورش داده شد. برخی منابع تاریخی نشان می‌دهند رومی‌ها نخستین قومی بودند که بابونه را در سطح وسیع کشت دادند، ولی سایر منابع تاریخی این مسئله را به گیاه‌شناسان بریتانیایی نسبت می‌دهند. رومی‌ها از بابونه جهت طعم دادن به نوشیدنی‌ها و افزودن به بخورها، و هم‌چنین به عنوان یک گیاه دارویی جهت مبارزه با بیماری و افزایش طول عمر استفاده می‌کردند. ویژگی‌های درمانگری بابونه در سراسر اروپا گسترش یافت، و در نهایت گیاه بابونه از طریق بریتانیا به آمریکای شمالی نیز راه پیدا کرد. پزشکان در سراسر اروپا و شهرهای اولیه‌ی آمریکا بابونه را در سبد دارویی‌شان قرار می‌دادند، زیرا این گیاه دارویی می‌تواند درد، التهاب، آلرژی (حساسیت)، و مشکلات گوارشی را به طور کامل و طبیعی، و بدون عوارض جانبی معالجه کند. هم‌چنین، برخی آدم‌ها از بابونه به عنوان خوشبو کننده‌، شامپو، و عطر طبیعی استفاده می‌کردند.

بابونه و افسردگی

طبق نتایج پژوهشی در مجله‌ی درمان‌های جایگزین در بهداشت و پزشکی و فارماکوگنوزی، بابونه، چه به صورت دمنوش یا تنتور، و چه به شکل روغن گیاهی، یکی از بهترین داروهای گیاهی برای مبارزه علیه استرس و افزایش میزان آرامش بدن به شمار می‌رود. غالبا توصیه می‌شود برای درمان طبیعی اضطراب و افسردگی‌های عمومی، بخار روغن طبیعی بابونه را استنشاق کنید؛ به همین خاطر هم روغن بابونه به عنوان ماده‌ی محبوبی برای ساخت شمع‌ها، محصولات رایحه درمانی، و حمام درمانی به شمار می‌رود.

عصاره بابونه

از عصاره‌ی بابونه نیز غالبا به عنوان یک داروی آرام‌بخش ملایم جهت آرام کردن اعصاب و کاهش اضطراب استفاده می‌شود، زیرا بخارات آن مستقیما به بخش بویایی مغز می‌روند، تنش را آرام می‌کنند و واکنش بدن را به استرس کاهش می‌دهند. به همین دلیل، متخصصان از بابونه جهت تسکین موثر علائم اضطراب و استرس مزمن نظیر هیستری، کابوس، بی‌خوابی، و مشکلات گوناگون گوارشی استفاده می‌کنند. رایحه‌ی بابونه مستقیما به مغز می‌رسد، و به عنوان یک محرک هیجانی عمل می‌کند. دستگاه عصبی احساسی یا لیمبیک این محرک حسی را ارزیابی می‌کند، و آن را به صورت لذت، درد، خطر، یا امنیت ثبت می‌کند؛ سپس باعث هدایت واکنش هیجانی‌مان می‌شود؛ مثلا احساس ترس، خشم، و مجذوبیت. بدن‌مان در واکنش به برخی رایحه‌های خاص باعث ایجاد هیجان‌های اساسی و تعادل هورمونی‌ می‌شود. رایحه‌ها مسیر مستقیمی به سمت حافظه و هیجان‌های‌مان طی می‌کنند. عطرها، مانند عطر بابونه، باعث تسکین درد می‌شوند و به طور کلی، بر شخصیت و رفتارمان تاثیر می‌گذارند. پژوهش‌ها ثابت کرده‌اند استفاده از روغن‌های معطر یکی از سریع‌ترین راه‌ها برای رسیدن به نتایج روانی دلخواه‌مان است.

درمان اختلالات گوارشی با بابونه

بابونه که به عنوان ملین گوارشی قدرتمندی شناخته می‌شود، می‌تواند برای درمان اختلالات گوارشی گوناگونی از جمله نفخ، علائم رفلاکس اسید، سو هاضمه، اسهال، بی اشتهایی، بیماری سفر، حالت تهوع، و استفراغ به کار رود. عصاره‌ی بابونه می‌تواند به کوتاه شدن دوره‌ی ابتلا به اسهال و کولیک در کودکان، و هم‌چنین تسکین علائم مربوط به این وضعیت نظیر درد و اضطراب کمک کند. به علاوه، روغن بابونه حاوی ترکیبات آنودین است که باعث کاهش اسپاسم، گرفتگی، یبوست، و سایر دردهای معده می‌شود. بسیاری از خواص بابونه ناشی از تاثیرات آرامش‌بخش طبیعی آن هستند. از آن‌جا که مغز و دستگاه گوارش از طریق عصب واگ مستقیما با یکدیگر در ارتباط هستند،‌ هر قدر ذهن آرام‌تر باشد، بیماری‌های گوارشی نظیر سندرم نشتی روده راحت‌تر درمان می‌شوند؛ از این رو، می‌توان نتیجه گرفت علائم وضعیت‌های مزمنی نظیر سندرم نشتی روده، سندرم روده‌ی تحریک پذیر، و سایر مشکلات مربوط به معده از این طریق کاهش می‌یابند. خواص بابونه نظیر اثر آرام‌بخشی‌اش باعث شده‌اند این گیاه دارویی به گزینه‌ای عالی برای زنان باردار تبدیل شود که برای آرامش مجاری گوارشی و درمان طبیعی حالت تهوع‌شان از آن استفاده کنند.

بابونه و مبارزه با سرطان

به تازگی، مطالعات متعددی درباره‌ی فعالیت‌های ضد سرطانی بابونه به عمل آمده‌اند. شواهد نشان می‌دهند بابونه در توقف رشد تومورهای سرطانی تاثیر مثبتی دارد و به عنوان درمان طبیعی سرطان عمل می‌کند. گفته می‌شود خاصیت مهار سلول‌های سرطانی در بابونه به خاطر وجود آنتی‌اکسیدانی به نام آپیجنین است؛ این آنتی‌اکسیدان‌ها اجزای زیست‌فعالی (بیواکتیو) هستند که ظاهرا به مبارزه علیه سرطان‌های پوست، پروستات، پستان، و تخمدان کمک می‌کنند. طبق نتایج مطالعه‌ای که به تازگی در مجله‌ی فدراسیون انجمن‌های آمریکایی برای زیست شناسی تجربی منتشر شد، به نظر می‌رسد عصاره‌های بابونه تاثیر اندکی بر مهار رشد سلول‌های طبیعی و سالم بدن دارند، ولی در عین حال، به طور قابل توجهی می‌توانند سلول‌های سرطانی را در انسان کاهش دهند؛ به ویژه سلول‌های سرکش آندروژن که غالبا باعث ایجاد سرطان پروستات می‌شوند.

سلامت پوست با بابونه

آیا از آکنه، خشکی، ناراحتی، چین و چروک، و قرمزی پوست رنج می‌برید؟ روغن بابونه را با لوسیون‌تان ترکیب کنید. بابونه به دلیل دارا بودن خواص ضد باکتری و ضد التهابی باعث بهبود سلامتی و نرمی پوست و تسکین ناراحتی‌های پوستی می‌شود. فلاونوئیدها و روغن‌های طبیعی موجود در بابونه به زیر سطح پوست، لایه‌های عمیق‌تر پوست، نفوذ می‌کنند و به حفظ جوانی، زیبایی، و سپر دفاعی آن کمک می‌کنند. بابونه به عنوان یک داروی باستانی، قرن‌ها است به عنوان راه درمانی برای التیام زخم‌ها، جراحات، اگزما، نقرس، ناراحتی‌های پوستی، کبودی‌ها، سوختگی‌ها و آفت دهان استفاده می‌شود.امروزه می‌دانیم، فواید و کاربردهای بابونه به کاربردهای گذشته‌ی آن محدود نمی‌شوند – بابونه برای خلاصی از شر نشانه‌های افزایش سن نظیر لکه‌های سیاه و خطوط ظریف روی پوست، کاهش طبیعی شوره، درمان سریع آبله مرغان، و از بین بردن جای زخم‌ها نیز کاربرد دارد. به علاوه، بابونه درمان طبیعی بسیار عالی برای بثورات ناشی از بستن پوشک به شمار می‌رود، و حتی می‌تواند برای مبارزه علیه عفونت‌ها و گل مژه‌های اطراف چشم‌ها نیز کاربرد داشته باشد.

سلامت قلب با بابونه

به تازگی، دانشمندان به ارتباط میان بابونه و حفظ سلامت دستگاه قلبی و عروقی پی برده‌اند. بابونه‌ی موجود در ترکیبات مواد غذایی، به دلیل وجود سطح بالای فلاونوئید، می‌تواند باعث کاهش خطر مرگ ناشی از ابتلا به بیماری سرخرگ کرونری در مردان سالمند شود. طی مطالعه‌ای که نتایج آن در مجله‌ی لنست به چاپ رسید، مصرف فلاونوئید میان ۸۰۵ مردِ ۶۵ الی ۸۴ ساله ارزیابی شد؛ دانشمندان در این مطالعه دریافتند مصرف بالاتر فلاونوئید از مواد غذایی و گیاهان دارویی به طور قابل توجهی با مرگ و میر ناشی از بیماری سرخرگ کرونری رابطه‌ی معکوس دارد.

هشدار در مورد مصرف بابونه

۱. چنان‌چه قصد استفاده از روغن طبیعی بابونه را دارید، باید به خاطر بسپارید که این روغن فقط برای مصرف موضعی روی پوست تولید می‌شود و مصرف خوراکی ندارد. پیش از استفاده‌ی کامل از این روغن، کمی از آن را روی بخش کوچکی از پوست‌تان بمالید و ببینید آیا بدن‌تان به روغن‌های گیاهی واکنش منفی نشان می‌دهد یا خیر. ۲. افراد مبتلا به علائم حساسیت فصلی، نظیر حساسیت به آمبروسیا (کهنه‌واش) و هم‌خانواده‌های‌اش، نباید از روغن بابونه استفاده کنند، زیرا ممکن است باعث ایجاد واکنش‌های حساسیتی (آلرژیک) شود. چنان‌چه مکررا به التهاب مخاط بینی آلرژیک، کهیر یا درماتیت (التهاب پوست) مبتلا می‌شوید، بهتر است از محصولات بابونه دوری کنید، یا دست‌کم پیش از مصرف با یک پزشک مشورت کنید. ۳. نکته‌ی دیگری که باید درباره‌ی محصولات بابونه به خاطر بسپارید، این است که گفته می‌شود این محصولات به طور خفیفی باعث تحریک رحم می‌شوند، از این رو، چنان‌چه باردار هستید، پیش از مصرف خوراکی عصاره‌های بابونه با یک متخصص مشورت کنید (دمنوش بابونه‌ی ضعیف مشکل خاصی ایجاد نخواهد کرد).

بیشتر بخوانید : روغن شاهدانه ♥ اسپند ♥ بادیان ♥ کالاندولاسرخالو

  • عزیز مولایی

آلوئه ورا را چگونه بخوریم

چهارشنبه, ۱۱ مهر ۱۳۹۷، ۱۰:۳۸ ق.ظ

آلوئه ورا را چگونه بخوریم

آلوئه ورا ,آلوئه ورا برای پوست,آلوئه ورا برای لک صورت,آلوئه ورا برای مو,آلوئه ورا را چگونه بخوریم,آلوئه ورا سمی,آلوئه ورا چیست,آلوئه ورا خوراکی

آلوئه ورا , آلوئه ورا برای پوست , آلوئه ورا برای لک صورت , آلوئه ورا برای مو

توضیحاتی در مورد آلوئه ورا

آلوئه ورا ( آلوورا ) به دلیل سابقه ای طولانی و درخشان و داشتن خواص معجزه گر با آشنایی روزافزون مردم با این گیاه لازم در خرید و مصرف این گیاه به علائم ذیل توجه فرمایید آلوئه ورا ( آلوورا ) گیاهی است بدون ساقه و برگ‌های ساده که به صورت متناوب بر روی قاعده آن قرار گرفته‌اند طول این گیاه به 60 تا 65 سانتی‌متر می‌رسد و در صورتی که به صورت اورگانیک کشن شود به بیش از 40 سانتی‌متر نخواهد رسید. دارای برگ‌هایی گوشتالود با ژله‌ای سفت که در وسط ژل خط‌هایی مثل نخ وجود دارد و خنجری شکل و ساختمان شیاردار به رنگ سبز مایل به زرد می‌باشد. گیاه آلوئه ورا ( آلوورا ) شامل 150 کلون‌واریته است و واریته‌هایی خالدار هستند که این خال‌ها به رنگ سفید و در هر دو سمت برگ پراکنده‌اند که با افزایش سن گیاه خال‌ها کم می‌شوند ولی در انتهای برگ و دو طرف آن همیشه وجود دارند. همچنین لبه‌های آن دارای خارهای کوچک می‌باشد جهت مصرف خوراکی حتماً به خال‌های سفید توجه شود.در این مطلب از سایت جسارت در مورد آلوئه ورا صحبت میکنیم امیدواریم مورد توجه قرار بگیرد.

آلوئه ورا یا صبر زرد

صبر زرد طبی یا آلوئه‌ورا (نام علمی: Aloe vera) یا شَب‌یار، صَبر یا صبر زرد یا شاخ بزی نام گیاهی است از سردهٔ سِگِل‌ها (Aloe) راسته مارچوبه‌ای‌ها (Asparagales)، تیره سریشیان (Asphodelaceae) این گیاه بومی آفریقای شمالی است. آلوئه‌ورا بی‌ساقه‌است. البته برخی از آن‌ها دارای ساقه‌ای بسیار کوتاه هستند. این گیاه ۶۰ تا ۱۰۰ سانتیمتر رشد می‌کند و از طریق پاجوش تکثیر می‌شود. برگ‌های آن نیزه‌ای کلفت و گوشتی با لبه‌های دندانه‌دار است و رنگ آن سبز تا خاکستری می‌باشد. گل‌های آن بر روی سنبله‌ای می‌رویند که گاه تا ۹۰ سانتیمتر درازا دارد. هر کدام از گل‌های آن آویخته‌است و دارای جام لوله‌ای ۲–۳ سانتیمتری می‌باشد. نام‌های دیگر آلوئه‌ورا عبارتند از: چادُروار، صبر سقوطری، آلوئه‌ورا، صبر، صبر کموار، صبر زرد، ازوال، ازوادزرد خزانه، مقر، ایلوا، صبارا، آلوئه کوراسائو، آلوئه هندی، آلوئه بارباد، الوا، صباره، برمس، سولع، مقرا، چادروا و صعدنا

گیاه شناسی آلوئه ورا

به عنوان یک گیاه طبی سابقه طولانی مدت دارد و قدمت استفاده از آن به سال ۱۷۵۰ قبل از میلاد مسیح برمی گردد. امروزه این گیاه در اغلب مناطق نیمه گرمسیری و گرمسیری از قبیل منطقه کارائیب، جنوب ایالات متحده، آمریکای لاتین و خاورمیانه می‌روید. برخی از مردم به عنوان پزشکی جایگزین، این گیاه را در گلدان‌های کوچک در منازل خود به منظور درمان سوختگی‌ها و بریدگی‌های جزئی پرورش می‌دهند. آلوئه ورا یک گیاه بادوام با گل‌های زرد است. صبر زرد فاقد ساقه بوده ولی برگ‌های آن دراز و تا ارتفاع ۳۰ سانتی‌متر می‌رسد. گل‌های این گیاه در انتهای ساقه‌ای که از وسط برگ‌ها خارج می‌شود می‌روید. برگ‌های سخت آبدار و نیزه‌ای این گیاه به طول ۲۰ اینچ رشد می‌کند و طول کل گیاه تا ۴ پا می‌رسد.

ترکیبات شیمیایی آلوئه ورا

گیاه، حاوی مشتقات هیدروکسی آنتراسن از جمله آلوئین‌های A2 و B به میزان ۴۰–۲۵٪ کل ترکیبات و مشتقات کرومون از جمله آلوئه رزین A2،B و C است. ترکیبات مهم دیگر آلوئه شامل قندها از جمله: گلوکز، مانوز و سلولز، آنزیم‌ها از جمله: اکسیداز، آمیلاز و کاتالاز، هچنین ویتامین‌هایی نظیر: B1،B2،B6،C,E و اسیدفولیک و مواد معدنی مانند: کلسیم، سدیم، منیزیم، روی، مس و کروم می‌باشند. صبر زرد موادی نظیر آلوئین فامودین، آنتراکینون، ایزوباربالوئین و مقدار صمغ آن در حدود ۱۲٪ می‌باشد

آلوئه ورا در طب سنتی

صبر زرد از نظر طب قدیم ایران گرم و خشک است و شیرآبه آن به مصرف طبی می‌رسد. تقویت‌کننده بدن است. یبوست را برطرف کرده و روده‌ها را تمیز می‌کند. برای معالجه آسم مفید است. سوء هاضمه را برطرف می‌کند. در معالجه صرع مفید است. اثر ضد کرم دارد. خون را تصفیه می‌کند. برای برطرف کردن خارش ناشی از گزیدگی حشرات شیرآبه آن را روی پوست بمالید. اگزما را درمان می‌کند. برای معالجه اسهال خونی مفید است. برای رفع ریزش مو، شیرآبه آن را به سر مالیده و موها را با آن ماساژ دهید. گرفتگی کبدی را درمان می‌کند. برای التیام زخم‌ها شیرآبه آن را روی زخم بمالید. صبر زرد بهترین کرم مرطوب‌کننده است، برگ‌ها را بشکنید و ژله آن را به پوست بمالید. مبتلایان به بیماری قند می‌توانند با مصرف این گیاه قندخون خود را کنترل کنند. برای شستن چشم و زخم‌ها شیرآبه صبر زرد را با آب مخلوط کرده و استفاده کنید. تقویت و تعدیل سیستم ایمنی در بیماری‌های ویروسی مثل تبخال، ترمیم زخم، ترمیم آسیب‌های ناشی از سوختگی و ضد التهاب است. استفاده از آن در بیماری برگشت محتویات اسیدی معده به مری است. این بیماری به علت عدم کفایت اسفنکتر تحتانی مری ایجاد و برگشت محتویات اسیدی معده به مری باعث آسیب وارد آمدن به مخاط مری و علایمی مانند سوزش سر دل، سرفه‌های خشک، تنفس بدبو، خون‌ریزی و زخم مری می‌شود.

آلوئه ورا و کمبود پتاسیم

مصرف طولانی و مزمن شیره آلوئه می‌تواند سبب کمبود پتاسیم گردد که می‌تواند با پاره‌ای معالجات قلبی تداخل کند. احتمال کمبود پتاسیم در بدن در صورتی که شیره آلوئه را با مدرهای تیازید، شیرین بیان یا کورتیکواستروئید مصرف کنید، بیشتر است.

نگهداری آلوئه ورا

آلوئه‌ورا این روزها یکی از رایج‌ترین گیاهانی است که در آپارتمان‌ها و خانه‌ها از آن نگهداری می‌کنند. شاید برای‌تان عجیب باشد که چگونه این گیاه که ظاهری شبیه کاکتوس دارد، می‌تواند به پای ثابت سالن‌ پذیرایی، تراس‌ یا گلخانه‌های خانگی تبدیل شود. افراد زیادی که آلوئه‌ورا در خانه نگهداری می‌کنند علاوه بر آنکه نگهداری این گیاه را ساده و بی‌دردسر می‌دانند، از خواص درمانی آن نیز بهره می‌برند. آلوئه‌ورا که با نام صبر‌زرد نیز شناخته می‌شود ازجمله گیاهانی است که در طب سنتی هند «آیورودا» ،جنبه‌های درمانی مختلفی دارد و به صورت خوراکی و موضعی مصرف می‌شود.

دمای نگهداری آلوئه ورا

چه دمایی مناسب این گیاه است؟ بهترین آلوئه‌ورا در سرزمین‌های گرمسیری و خشک کشت می‌شود پس اگر می‌خواهید در آپارتمان‌تان آلوئه‌ورا نگهداری کنید، باید به دمای هوا و میزان آبی که به این گیاه می‌دهید توجه کنید. بهترین دما برای آلوئه‌ورا 17 تا 24 درجه سانتی‌گراد است. گرما و سرمای شدید سلامت گیاه را به خطر می‌اندازد. پس اگر در منطقه‌ای زندگی‌ می‌کنید که روزهای خیلی گرم و شب‌های خیلی سرد دارد بهتر است از نگهداری این گیاه صرف نظر کنید یا آن را درون آپارتمان یا خانه نگهداری کنید؛ یا متناسب با دمای هوا آن را به بیرون خانه منتقل کنید تا گیاه نور خورشید را به صورت مستقیم دریافت کند.

مقدار آبیاری به گیاه آلوئه ورا

چقدر آب بدهیم؟ برای آبیاری آلوئه‌ورا برنامه‌ریزی دو هفته‌ای داشته باشید. می‌توانید در فاصله 12 تا 14 روز به‌طور مرتب به این گیاه آب بدهید. میزان آبی که به گیاه می‌دهید، باید به گونه‌ای باشد که آب از زهکش گلدان خارج نشود. اگر در موقعیتی قرار گرفتید که میزان آب بیشتری به گیاه دادید و آب در زیرگلدانی جمع شد حتما آب مازاد را سریع تخلیه کنید چون رطوبت بیش از اندازه به سلامت ریشه‌ها آسیب می‌رساند و آنها را فاسد می‌کند. بهترین حالت برای آبیاری آلوئه‌ورا زمانی است که خاک آن کاملا خشک باشد. برای چک کردن خشکی خاک کافی است خاک را با انگشت‌تان لمس کرده یا یک بند انگشت را در خاک فرو کنید تا از میزان خشکی خاک مطمئن شوید؛ در این شرایط آلوئه‌ورا را آبیاری کنید. فراموش نکنید فاصله آبیاری آلوئه‌ورا را در زمستان از دو هفته به یک ماه تغییر دهید. این گیاه در زمستان به خواب می‌رود و نیازش به آبیاری کمتر می‌شود.

کود برای گیاه آلوئه ورا

از چه کودی استفاده کنیم؟ بهترین خاکی که می‌توانید برای آلوئه‌ورا استفاده کنید، ترکیبی از ماسه یا پولیت 40 درصد با خاک برگ است. البته بهتر است این ترکیب را درون گلدان سفالی تجربه کنید. باید مراقب باشید هنگام تعویض خاک زهکشی‌های گلدان را مسدود نکنید. وجود این زهکشی ‌ها مانع از فساد ریشه‌ها می‌شود. بهترین زمان برای تغییر خاک گلدان هر 6 ماه یک بار است. هنگام انتخاب گلدان از روز اول به سایز آن توجه کنید. انتخاب گلدان‌های کوچک شما را خیلی زود به دردسرتعویض گلدان می‌اندازد؛ بنابراین بهتر است از ابتدا متناسب با سن گیاه و حجم ریشه آن سراغ گلدان‌ مناسب بروید. فراموش نکنید بعد از گذشت یک سال، حجم ریشه‌های آلوئه‌ورا بیشتر می‌شود و گلدان نیاز به تعویض پیدا می‌کند.

روش تکثیر آلوئه ورا

چطور تکثیرش کنیم؟ برای تکثیر گیاه آلوئه‌ورا روش‌های مختلفی وجود دارد که یکی از آنها استفاده از پاجوش‌هاست. آلوئه‌ورا هر 6 ماه یک بار پاجوش‌ها یا جوانه‌هایی می‌زند که درست در قاعده گیاه رشد می‌کند. این جوانه‌ها بهترین و ساده‌ترین روش خانگی برای تکثیر آلوئه‌وراست. خیلی آرام و به آهستگی این جوانه‌ها را از گیاه جدا کنید و آنها را در یک گلدان جداگانه قرار دهید. پاجوش‌ها برای تکثیر باید ریشه‌های خودشان را داشته باشند؛ پس موقع جدا کردن پاجوش‌ها مراقب ریشه‌های کوچک آنها باشید. به مرور زمان طی دو تا سه هفته ریشه‌های گیاه شروع به رشد می‌کنند و بزرگ می‌شوند و آلوئه‌ورا کوچک به یک آلوئه‌ورا مستقل تبدیل می‌شود.

نکاتی در مورد آلوئه ورا

قبل از خرید بدانید • آلوئه‌ورا گیاه طبیعت و بیابان است؛ پس به نور زیاد احتیاج دارد اما این نور باید غیرمستقیم باشد. • از آنجا که آلوئه‌ورا بسیار شبیه کاکتوس است و در گروه گیاهان گوشتی قرار دارد، پس نیازی به آبیاری هر روزه ندارد. • بهتر است خاک این گیاه مثل خاک انواع کاکتوس شنی باشد. • هنگام تکثیر گیاه باید مراقب باشید ریشه‌های پاجوش‌ها در معرض هوا قرار نگیرند. • گیاه آلوئه‌ورا برخلاف دیگر گیاهان نیازی به اسپری کردن و مرطوب شدن برگ‌هایش ندارد.

آفت آلوئه ورا

لکه سیاه نام نوعی آفت است که می‌تواند سلامت آلوئه‌ورا را به خطر بیندازد. این لکه‌های سیاه در اثر گزش حشرات و تخم‌ریزی آنها روی آلوئه‌ورا دیده می‌شود. این نوع آفت معمولا در شرایطی که آلوئه‌ورا در مزرعه پرورش داده می‌شود زیاد دیده می‌شود. پوسیدگی ریشه نیز یکی دیگر از شایع‌ترین مشکلاتی است که می‌تواند آلوئه‌ورا را از بین ببرد. پوسیدگی‌ها غالبا ناشی از آبیاری بیش از اندازه گیاه است. علاوه بر این شپشک سفید یا شپشک آرد آلود نیز ازجمله آفت‌های این گیاه است که در شرایطی که آلوئه‌ورا را در مزرعه کشت بدهند و شما آن را به خانه بیاورید ممکن است گیاه‌تان به آن آلوده باشد.

خواص درمانی آلوئه ورا

خواص آلوئه‌ورا را بشناسید • مصرف خوراکی آلوئه‌ورا به صورت طبیعی به درمان یبوست و پاکسازی روده‌ها کمک می‌کند. فیبر موجود در این گیاه قابل توجه است. • مصرف ژل تهیه شده از آلوئه‌ورا یا نوشیدنی طبیعی تهیه شده از آن مانند مرهمی بر دستگاه گوارش است و می‌تواند سوءهاضمه را درمان کند. • ماسک کردن ژل طبیعی یا ماسک‌های تولید شده بهداشتی از آلوئه‌ورا، می‌تواند به کاهش التهاب‌های پوستی کمک کند. • مرهم کردن ژل آلوئه‌ورا روی گزیدگی‌ حشرات، می‌تواند آرامش‌بخش و تسکین‌دهنده باشد.

مصرف آلوئه ورا

چطور از ژل آلوئه‌ورا استفاده کنید اگر در خانه آلوئه‌ورا دارید، می‌توانید از ژل و شیر آن استفاده کنید. کافی است یک برش مورب روی برگ‌های آلوئه‌ورا بیندازید تا شیرابه آن خارج شود. برای جدا کردن ژل از برگ‌ها نیز باید گیاه را به آرامی و از طول ببرید و با برش عرضی، ژل میانی آن را خارج کنید. این ژل مزه خاصی ندارد اما اگر گاهی احساس می‌کنید طعم تلخی دارد، احتمال آنکه ژل از برگ به خوبی جدا نشده باشد زیاد است. این ژل را می‌توان به صورت خوراکی یا موضعی برای درمان آفتاب سوختگی، زخم و التهاب‌های پوستی استفاده کرد. نکته مهم این است که در مصرف گیاه آلوئه‌ورا نباید زیاده‌روی کرد چراکه مصرف بیش از اندازه آن موجب از بین رفتن تعادل آب و الکترولیت‌های بدن می‌شود. توصیه شده روزانه بیشتر از یک قاشق از ژل آلوئه‌ورا میل نکنید.

ترکیبات آلوئه ورا

ترکیب شگفت آور این گیاه چیست؟ باید گفت در کمال شگفتی ۹۶ درصد ساختمان ژل آلوئه ورا از آب تشکیل شده است. ۴ درصد باقی مانده اما حاوی مواد فراوانی است که ۷۵ نوع آن شناخته شده اند.ترکیباتی که در ژل آلوئه یافت شده اند از پلی ساکاریدها هستند که قادر به کاهش و ترمیم التهاب هستند.این ترکیب همچنین دارای ویژگی آنتی باکتریال و ضدمیکروب است.آنتی اکسیدان هایی در قالب ویتامین های آ، ب، ث، ای، آمینواسیدهای روی و اسیدهای چرب ضروری نیز در این ترکیب یافت می شوند.کلسیم و آلوئین نیز در آلوئه ورا موجود هستند، آلوئین ملینی بسیار قوی است. حدود ۹۶ درصد از وزن آن را آب تشکیل داده است و مابقى شامل چربى هاى ضرورى آمینواسیدها، ویتامین ها، املاح، آنزیم وگلیکوپروتئین است! این گیاه حداقل داراى ۳ اسید چرب با خاصیت ضدالتهابى است که براى معده ، روده کوچک و روده بزرگ مفید است. ویتامین هاى تشکیل دهنده آن عبارتند از ویتامین C ، B۱۲ ، B۶ ،B۲ ، B۱ ، A و E. «آلوئه ورا» با خاصیت اعجاب انگیز خود مى تواند تمام اسید آمینه هاى ضرورى بدن را در اختیار شخص مصرف کننده قرار دهد. هیچ چیز این گیاه به تنهایى شگفت انگیز و خارق العاده نیست. بلکه همراهى و یک جا جمع شدن تمام مواد مورد نیاز بدن از گروههاى مختلف غذایى است که آن را منحصر به فرد کرده است. ژل Aloe حاوی گلیکوپروتئین است که از تورم و درد جلوگیری و روند بهبود را تسریع می کند و همچنین حاوی پلی ساکارید است که رشد و ترمیم پوست را تحریک می کند. “آنتراکوئین” موجود در شیره Aloe به عنوان مسهل مؤثر عمل می کند. این مواد شیمیایی در مقادیر کم، می توانند از تشکیل سنگ کلیه جلوگیری کنند. از ژل Aloe برای درمان زخمهای درونی و بیرونی نیز می تواند استفاده کرد. این ماده روند درمان بسیاری از جراحات پوستی از جمله زخمها، سوختگیها و یخ زدگی را تسریع می کند. شیره ‌این گیاه مسهل مفیدی است، اما چون می تواند سبب گرفتگی دردناک عضلات شود، غالباً استفاده نمی شود. با میزان مصرف کمتر، شیره Aloe می تواند از سنگ کلیه پیشگیری یا اندازه سنگ را کوچکتر کند. این ماده به عنوان تسهیل کننده دفع مدفوع به ویژه در افرادی که مبتلا به وبواسیر هستند ماده مفیدی است. عصاره Aloe شکل ژل این گیاه است که مصارف داخلی دارد و چون دارای خواص ضد میکروبی است، از آن برای درمان عفونتهای میکروبی مجاری معده ای-روده ای نیز می توان استفاه کرد. چون این ماده اسیدهای معده را که سبب تشدید زخم ها می شود کاهش می دهد برای درمان زخمهای معده نیز مؤثر است. تحقیقات اخیر نشان داده که “مانوز استیله” به عنوان یک ترکیب ضد ویروسی، دارای خواص درمانی ضد ویروس ایدز است.مانور استیله خود ویروس را مورد حمله قرار می دهد اما مهمتر اینکه، میزان تأثیر AZT را (یک داروی مؤثر در درمان عفونت ویروس HIV)تا حد زیادی بالا می برد. اگر این ترکیب دارویی با Aloe مصرف شود، میزان AZT مورد استفاده برای HIV را می توان تا ۹۰% تقلیل داد که این امر از هزینه ها و عوارض جانبی AZT تا حد زیادی خواهد کاست. ژل خوراکی آلوئه ورا شامل بیش از ۷۵ مواد مغذی از لحاظ غذایی و ۲۰۰ ترکیب فعال، ۲۰ نوع ماده معدنی، ۱۸ آمینو اسید و ۱۲ نوع ویتامین است. این ژل بی نهایت مطبوع است. در منابع دارویی فهرست مصارف آلوئه ورا تقریباً به اندازه فهرست مواد تشکیل دهنده آن طویل است. از بارزترین خواص آلوئه ورا جلوگیری از ضایعات پوستی و ترمیم آنها است. مصرف خوراکی آلوئه ورا نیز به گوارش غذا کمک می کند، سلامتی قلب و عملکرد کبد را بهبود می بخشد، قند و کلسترول خون را کنترل می کند، تولید انرژی را افزایش داده، درد مفاصل را تسکین می دهد، شش ها را پاک می سازد، سیستم ایمنی بدن را تقویت می کند و زخم ها و جراحات را ترمیم می نماید. آلوئه ورا خواص بی شماری دارد. تعداد این خواص آنقدر زیاد است که نام گیاه هزاردرمان را روی آن گذاشته اند. دانشمندان اسپانیایی موفق به ساخت نوعی ژل از گیاه آلوئه ورا ( آلوورا ) شده‌اند که قادر است عمر نگهداری میوه‌ها را طولانی تر سازد با استفاده از این ژل می‌توان سطح میوه ها را پوشانید و در نتیجه زمان نگهداری آنها را با حفظ تازگی و بدون تغییرات شیمیایی طولانی‌تر نمود. دانشمندان اسپانیایی اظهار داشتند که این ژل به هیچ عنوان طعم و ظاهر میوه‌ها را تغییر نمی‌دهد و از این رو می‌تواند به صورت یک پوشش کاملاً طبیعی و بی‌ضرر جایگزین مواد نگهدارنده مصنوعی که پس از برداشت میوه‌ها به آنها اضافه می‌شود گردد.

بیشتر بخوانید : جوجوبارزماریزنجبیلآواکادوپاپایا

آلوئه ورا سمی است؟

خواص و مضرات سمفیتون

آپنه خواب در کودکان چیست

کتاب سلول های بنیادی مزانشیمی

فواید شکلات تلخ برای پوست

خواص ژل آلوئه ورا برای لک صورت

سمفیتون و مضرات

بیماری آپنه ی خواب چیست؟

سلول های بنیادی مو در ایران

خواص خوردن شکلات صبحانه

فواید آمله مقشر

غذاهای حساسیت زا برای نوزادان

بی اشتهایی عصبی در نوزادان

ریزش شدید مو در شیردهی

سوختگی زبان با غذا

خرید آمله هندی

خواص خشخاش چیست

بی اشتهای کودک یک ساله

ریزش مو سکه ایی

خواص استخوان ماهی مرکب برای پوست

  • عزیز مولایی

شعر در مورد پدر و مادر کودکانه

سه شنبه, ۱۰ مهر ۱۳۹۷، ۱۲:۳۹ ب.ظ

شعر در مورد پدر و مادر

شعر در مورد پدر و مادر,شعر در مورد پدر و مادر کودکانه,شعر در مورد پدر و مادر از دست رفته,شعر عاشقانه در مورد پدر و مادر,شعری در مورد پدر و مادر,شعر کوتاه در مورد پدر و مادر,شعر در مورد پدربزرگ و مادربزرگ,شعر در مورد مرگ پدر و مادر,شعر نو در مورد پدر و مادر,شعر در مورد فوت پدر و مادر,شعر کودکانه در مورد پدر و مادر,شعر کودکانه در مورد پدربزرگ و مادربزرگ,شعر کودکانه درباره پدر و مادر,شعر کودکانه در مورد احترام به پدر و مادر,شعر کودکانه در مورد پدر ومادر,شعر کودکانه در مورد نیکی به پدر و مادر,شعر کودکانه در مورد کمک به پدر و مادر,شعر کوتاه درباره پدر و مادر,شعرهای کوتاه درباره پدر و مادر,شعر کوتاه در مورد پدر مادر,شعر کوتاه در مورد احترام به پدر و مادر,شعری کوتاه درباره پدر و مادر,شعر کوتاه درباره ی پدر و مادر,شعر کوتاه درباره پدر مادر,شعری کوتاه درباره ی پدر و مادر,شعر کوتاه درباره احترام به پدر و مادر,شعر برای پدربزرگ و مادربزرگ,شعر درباره پدربزرگ و مادربزرگ,شعری در مورد پدربزرگ و مادربزرگ,شعر درباره فوت پدر و مادر,شعر درباره مرگ پدر مادر,شعر نو درباره پدر و مادر,شعر نو درباره پدر مادر,شعر دوبیتی در مورد درگذشت پدر و مادر,شعر در وصف پدر و مادر,شعر در وصف پدر و مادر فوت شده,شعری در وصف پدر و مادر,شعری در وصف پدر و مادر,شعر در سوگ پدر و مادر,اشعار در وصف پدر و مادر,شعر کوتاه در وصف پدر و مادر,شعر در وصف پدر مادر,شعری زیبا در وصف پدر و مادر,اشعار زیبا در وصف پدر و مادر,شعر زیبا در وصف پدر مادر,شعری در سوگ پدر و مادر,شعرهایی در وصف پدر و مادر,اشعار در سوگ پدر و مادر,شعر در سوگ پدر مادر,شعر سوگ پدر و مادر,اشعاری در وصف پدر و مادر,اشعار ترکی در وصف پدر و مادر,شعر در وصف پدرو مادر,شعر زیبا در وصف پدر و مادر,شعر پدر و مادر,شعر پدر و مادر کودکانه,شعر درباره پدر و مادر,شعر مرگ پدر و مادر,شعر از پدر و مادر,شعر مادربزرگ و پدربزرگ,شعر ترکی پدر و مادر,شعر به پدر و مادر,شعر نو پدر و مادر,شعر ترحیم پدر و مادر,شعر در مورد پدر و مادر کودکانه,شعر کودکانه برای پدر و مادر,شعر کودکانه درباره پدر و مادر,شعر کودکانه نیکی به پدر و مادر,شعر کودکانه در مورد احترام به پدر و مادر,شعر کودکانه در مورد پدربزرگ و مادربزرگ,شعر کودکانه احترام به پدر و مادر,شعر کودکانه تشکر از پدر و مادر,شعر کودکانه درباره احترام به پدر و مادر,شعر درباره پدر و مادر فوت شده,شعری درباره پدر و مادر,شعری در مورد پدر و مادر,شعر درباره ی پدر و مادر,شعر کوتاه درباره پدر و مادر,شعر زیبا درباره پدر و مادر,شعر درباره فوت پدر و مادر,شعر فوت پدر و مادر,شعر در مورد مرگ پدر و مادر,شعر برای فوت پدر و مادر,شعر در مورد فوت پدر و مادر,شعر مرگ پدر مادر,شعر فوت پدر مادر,شعر درباره مرگ پدر مادر,شعر برای مرگ پدر مادر,شعر تشکر از پدر و مادر,شعر دوری از پدر و مادر,شعر قدردانی از پدر و مادر,شعر تقدیر از پدر و مادر,شعر برای تشکر از پدر و مادر,شعر برای تقدیر از پدر و مادر,شعر برای پدربزرگ و مادربزرگ,شعر درباره پدربزرگ و مادربزرگ,شعر برای مادر بزرگ و پدربزرگ,شعر آذری برای پدر و مادر,اشعار ترکی در وصف پدر و مادر,شعر ترکی در وصف پدر و مادر(آتا وآنا),شعر احترام به پدر و مادر,شعر نیکی به پدر و مادر,شعر راجع به پدر و مادر,شعر محبت به پدر و مادر,شعر تقدیم به پدر و مادر,شعر درباره احترام به پدر و مادر,شعر درباره نیکی به پدر و مادر,شعر در مورد احترام به پدر و مادر,شعر در مورد نیکی به پدر و مادر,شعر نو برای پدر و مادر,شعر نو درباره پدر و مادر,شعر نو در مورد پدر و مادر,شعر نو در وصف پدر و مادر,شعر نو درباره پدر مادر,شعر آگهی ترحیم پدر و مادر

شعر در مورد پدر و مادر

در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد پدر و مادر برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید

بهشت هم خشک سالیست !!!

این را دیشب از کف پای مادرم که ترک خورده بود فهمیدم

شعر انتقام , شعر در مورد انتقام , شعر درباره انتقام , شعر در وصف انتقام

شعر در مورد پدر و مادر

پدر جان

دکتر ها نیز مرا جواب کردند ؛ هیچکس علت بی خوابی ام را نفهمید …

هیچکس ندانست یاد تو هرشب از سقف اتاقم چکه میکند !

شعر اشک ریختن , شعر در مورد اشک ریختن , شعر درباره اشک ریختن , شعر در وصف اشک ریختن

شعر در مورد پدر و مادر کودکانه

مادر مثل مدادیست

که هر روز تراشیده شدن و کوچک شدنشو میبینیم و حس میکنیم تا وقتی که تموم بشه

و پدر مثل خودکاریست

که هرچقدر هم که باهاش بنویسیم تغییری در ظاهرش احساس نمیشه

چون از درون خالی میشه ، فقط یه روز باخبر میشیم که دیگه نمینویسه

شعر پنجره , شعر در مورد پنجره , شعر درباره پنجره , شعر در وصف پنجره

شعر در مورد پدر و مادر از دست رفته

اتفاقهایی هست که حسرت آن تا همیشه باقی میمانند

مثل حسرت یک بار دیگر بوسیدن دستان پدر و مادر

شعر بی اعتنایی , شعر در مورد بی اعتنایی , شعر درباره بی اعتنایی , شعر در وصف بی اعتنایی

شعر عاشقانه در مورد پدر و مادر

موضوع انشا : خوش بختی …

به نام خدا

خوش بختی یعنی قلب پدر و مادرت بتپد …

پایان !!!

شعر پیری , شعر در مورد پیری , شعر درباره پیری , شعر در وصف پیری

شعری در مورد پدر و مادر

مادرها شبیه نخ تسبیح میمانند ،

به نسبت دانه ها کمتر خودنمایی میکنند

اما اگر نباشند هیچ دانه ای کنار دیگری نمیماند‏ !‏

خدایا نخ هیچ تسبیحی پاره نشود …

شعر باغ , شعر در مورد باغ , شعر درباره باغ , شعر در وصف باغ

شعر کوتاه در مورد پدر و مادر

مادر یعنی آرامش

پدر یعنی آسایش

خدا هرگز این دوتارو از ما نگیره

شعر رویا , شعر در مورد رویا , شعر درباره رویا , شعر در وصف رویا

شعر در مورد پدربزرگ و مادربزرگ

بزرگترین دروغ همه مامان ها :

دیگه دوستت ندارم !

شعر پدر , شعر در مورد پدر , شعر درباره پدر , شعر در وصف پدر

شعر در مورد مرگ پدر و مادر

دندانم شکست برای سنگریزه ای که در غذایم بود …

دردم گرفت نه برای دندانم ،

برای کم شدن سوی چشم مادرم !

شعر مادر , شعر در مورد مادر , شعر درباره مادر , شعر در وصف مادر

شعر نو در مورد پدر و مادر

مادرم

من هرگز بهشت را زیر پایت ندیدم ،

زیر پای تو آرزوهایی بود که از آن گذشتی به خاطر من

شعر دوست , شعر در مورد دوست , شعر درباره دوست , شعر در وصف دوست

شعر در مورد فوت پدر و مادر

نبودن هایى هست که هیچ بودنى جبرانشان نمیکند

و آدمهایی هستند که هرگز تکرار نمیشوند و تو آنگونه ای مـــــــــــــــادر

شعر برادر , شعر در مورد برادر , شعر درباره برادر , شعر در وصف برادر

شعر کودکانه در مورد پدر و مادر

در رفاقت تنها مادرم برنده شد

چون شیری که به من داد پس نگرفت‏‏ !

شعر خواهر , شعر در مورد خواهر , شعر درباره خواهر , شعر در وصف خواهر

شعر کودکانه در مورد پدربزرگ و مادربزرگ

یک گوشه ازقلبم هست که همیشه فقط برای بابام میمونه ،

همون جایی که خاطرات کودکی ام هنوز زنده اند حتی وقتی بزرگ میشم

شعر زندگی , شعر در مورد زندگی , شعر درباره زندگی , شعر در وصف زندگی

شعر کودکانه درباره پدر و مادر

ﭘﺪﺭ ﻳﻌﻨﻲ ﻭﻗﺘﯽ ﺍﺯ ﺩﺭﺩ ﺗﺎ ﺻﺒﺢ ﺧﻮﺍﺏ ﺑﻪ ﭼﺸﻤﺎﺵ ﻧﻴﻮﻣﺪﻩ

ﺍﻣﺎ ﺗﻮ ﻛﻪ ﺑﻴﺪﺍﺭ ﻣﻴﺸﻲ ﻣﻴﺒﻨﻲ ﺩﺍﺭﻩ ﺑﻬﺖ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﻣﻴﺰﻧﻪ

شعر مهر ماه , شعر در مورد مهر ماه , شعر درباره مهر ماه , شعر در وصف مهر ماه

شعر کودکانه در مورد احترام به پدر و مادر

کودک که بودم وقتی زمین میخوردم مادرم مرا میبوسید

و تمام دردهایم از یادم میرفت …

دیروز زمین خوردم ولی دردم نیامد

اما به جایش تمام بوسه های مادرم یادم آمد !

شعر عشق , شعر در مورد عشق , شعر درباره عشق , شعر در وصف عشق

شعر کودکانه در مورد پدر ومادر

ﺍﺯ ﻣﺮﮒ ﻣﯿﺘﺮﺳﻢ

ﻓﻘﻂ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﮑﻬﺎﯼ ﻣﺎﺩﺭﻡ …

شعر گل , شعر در مورد گل , شعر درباره گل , شعر در وصف گل

شعر کودکانه در مورد نیکی به پدر و مادر

بی محبت مادر

یک قنات بی آبم

مثل راه بی مقصد

مثل عکس بی قابم

شعر شب بخیر , شعر در مورد شب بخیر , شعر درباره شب بخیر , شعر در وصف شب بخیر

شعر کودکانه در مورد کمک به پدر و مادر

“ببخشید بابا ، نتونستم”

این جمله را پدر گفت و پیر شد …

شعر صبح بخیر , شعر در مورد صبح بخیر , شعر درباره صبح بخیر , شعر در وصف صبح بخیر

شعر کوتاه درباره پدر و مادر

مادر

روسری ات را بردار تا ببینم بر شبِ موهایت چند زمستان برف نشسته است

تا من به بهار رسیده ام

شعر عید غدیر , شعر در مورد عید غدیر , شعر درباره عید غدیر , شعر در وصف عید غدیر

شعرهای کوتاه درباره پدر و مادر

مادرم پیامبری بود با زنبیلی پر از معجزه !

یادم نمی رود در اولین سوزِ زمستانی ،

النگویش را به بخاری تبدیل کرد

شعر تنهایی , شعر در مورد تنهایی , شعر درباره تنهایی , شعر در وصف تنهایی

شعر کوتاه در مورد پدر مادر

بزرگترین درد دنیا اینه

که ببینی اونی که تا دیروز درداتو میکشیده

داره درد میکشه !

اون یه نفر مادره

شعر تولد , شعر در مورد تولد , شعر درباره تولد , شعر در وصف تولد

شعر کوتاه در مورد احترام به پدر و مادر

هیچ جای دنیا

امنیت دستهای پدر و مادر رو نداره !

شعر ماه محرم , شعر در مورد ماه محرم , شعر درباره ماه محرم , شعر در وصف ماه محرم

شعری کوتاه درباره پدر و مادر

شرمنده می کند فرزند را

دعای خیر مادر در کنج خانه ی سالمندان .

شعر لیاقت , شعر در مورد لیاقت , شعر درباره لیاقت , شعر در وصف لیاقت

شعر کوتاه درباره ی پدر و مادر

خورشید

هر روز دیرتر از پدرم بیدار می شود

اما زودتر از او به خانه بر می گردد

شعر لب , شعر در مورد لب , شعر درباره لب , شعر در وصف لب

شعر کوتاه درباره پدر مادر

به سلامتیه مادرایی که با حوصله راه رفتن رو یاده بچه هاشون دادن

ولی تو پیری بچه هاشون خجالت میکشن ویلچرشونو هل بدن !

شعر لبخند , شعر در مورد لبخند , شعر درباره لبخند , شعر در وصف لبخند

شعری کوتاه درباره ی پدر و مادر

سرم را نه ظلم می تواند خم کند نه مرگ ، نه ترس

سرم فقط برای بوسیدن دست های تو خم می شود مادرم

شعر ادب , شعر در مورد ادب , شعر درباره ادب , شعر در وصف ادب

شعر کوتاه درباره احترام به پدر و مادر

قند خون مادر بالاست

دلش اما همیشه  شور می زند برای ما

اشک‌های مادر , مروارید شده است در صدف چشمانش

دکترها اسمش را گذاشته‌اند آب مروارید

حرف‌ها دارد چشمان مادر گویی زیرنویس فارسی دارد

دستانش را نوازش می کنم داستانی دارد دستانش

شعر انسانیت , شعر در مورد انسانیت , شعر درباره انسانیت , شعر در وصف انسانیت

شعر برای پدربزرگ و مادربزرگ

دست پر مهر مادر تنها دستی ست

که اگر کوتاه از دنیا هم باشد

از تمام دستها بلند تر است

شعر تهران , شعر در مورد تهران , شعر درباره تهران , شعر در وصف تهران

شعر درباره پدربزرگ و مادربزرگ

مادر

تنها کسیست که میتوان “دوستت دارم”‌هایش را باور کرد

حتی اگر نگوید

شعر آسمان , شعر در مورد آسمان , شعر درباره آسمان , شعر در وصف آسمان

شعری در مورد پدربزرگ و مادربزرگ

سلامتی اون پدری که شادی شو با زن و بچش تقسیم میکنه

اما غصه شو با سیگار و دود سیگارش!

شعر خداحافظی , شعر در مورد خداحافظی , شعر درباره خداحافظی , شعر در وصف خداحافظی

شعر درباره فوت پدر و مادر

پدرم هر وقت میگفت “درست میشود”…

تمام نگرانی هایم به یک باره رنگ میباخت…

شعر مرگ , شعر در مورد مرگ , شعر درباره مرگ , شعر در وصف مرگ

شعر درباره مرگ پدر مادر

کهکشانها کو زمینم؟

زمین کو وطنم؟

وطن کو خانه ام؟

خانه کو مادرم؟

مادر کو کبوترانه ام؟

معنای این همه سکوت چیست؟

من گم شدم در تو یا تو گم شدی در من ای زمان؟!

کاش هرگز آنروز از درخت انجیر پایین نیامده بودم!

کاش!

شعر ماه اردیبهشت , شعر در مورد ماه اردیبهشت , شعر درباره ماه اردیبهشت , شعر در وصف ماه اردیبهشت

شعر نو درباره پدر و مادر

اگر 4 تکه نان خیلی خوشمزه وجود داشته باشد و شما 5 نفر باشید

کسی که اصلا از مزه آن نان خوشش نمی آید مادر است

بخواب عشقم , بخواب عشقم شعر , بخواب عشقم شعرنو , آسوده بخواب عشقم

شعر نو درباره پدر مادر

تو 10 سالگی : ” مامان ، بابا عاشقتونم”

تو 15 سالگی : ” ولم کنین “

تو 20 سالگی : ” مامان و بابا همیشه میرن رو اعصابم”

تو 25 سالگی : ” باید از این خونه بزنم بیرون”

تو 30 سالگی : ” حق با شما بود”

تو 35 سالگی : “میخوام برم خونه پدر و مادرم “

تو 40 سالگی : ” نمیخوام پدر و مادرم رو از دست بدم”

تو هفتاد سالگی : ” من حاضرم همه زندگیم رو بدم تا پدر و مادرم الان اینجا باشن …!

بیاید ازهمین حالا قدر پدرو مادرامونو بدونیم…

از اعماق وجودم اعتقاد دارم که هر روز، روز توست …

شعر موفقیت , شعر در مورد موفقیت , شعر درباره موفقیت , شعر در وصف موفقیت

شعر دوبیتی در مورد درگذشت پدر و مادر

آدما تا وقتی کوچیکن دوست دارن برای مادرشون هدیه بخرن اما پول ندارن

وقتی بزرگتر میشن ، پول دارن اما وقت ندارن

وقتی هم که پیر میشن ، پول دارن وقت هم دارن اما . . . مادر ندارن!

به سلامتی همه مادرای دنیا

شعر دلتنگی , شعر در مورد دلتنگی , شعر درباره دلتنگی , شعر در وصف دلتنگی

شعر در وصف پدر و مادر

پدرم ، تنها کسی است که باعث میشه

بدون شک بفهمم فرشته ها هم میتوانند مرد باشند

شعر آتش , شعر در مورد آتش , شعر درباره آتش , شعر در وصف آتش

شعر در وصف پدر و مادر فوت شده

مادر پیر شده و آشپزخانه از تنها شدن نگران است …

یقه پیراهن پدر هراسان به آخرین دکمه های بسته شده با دست او خیره شده اند …

فرشته مو سفید خانه مان کوله بارش را بسته …

امروز برایم خاطره اولین روز مدرسه ام را گفت که وقتی وارد کلاس شدم و او میرفت گریه میکردم …

خواستم بگویم آخر مهربان آن روز زجه هایم برای چهار ساعت ندیدنت بود ولی یک عمر ندیدنت را چه کنم ؟؟؟

اما نگفتم …

شعر پاییز , شعر در مورد پاییز , شعر درباره پاییز , شعر در وصف پاییز

شعری در وصف پدر و مادر

اگر مهری به دل دارم ، اگرعشقی به سر دارم

یقینا مــادرم داده و یـا ارث از پــدر دارم

شعر امام علی , شعر در مورد امام علی , شعر درباره امام علی , شعر در وصف امام علی

شعری در وصف پدر و مادر

چو مـادر یاورم باشد ، پـدر باشد دعـا گویم

نه از بیـگانه بـاکـم هست ، نه پـروا از خـطـر دارم

شعر دوستت دارم , شعر در مورد دوستت دارم , شعر درباره دوستت دارم , شعر در وصف دوستت دارم

شعر در سوگ پدر و مادر

اگـر عشق پـدر ورزم ، وگــر مـادر نیـازارم

بـدون شـک در ایـن وادی خـدا را در نـظر دارم

شعر گذر عمر , شعر در مورد گذر عمر , شعر درباره گذر عمر , شعر در وصف گذر عمر

اشعار در وصف پدر و مادر

عشق

قصه‌ای بود که مادر بزرگ

شب‌های زمستان برایم می‌بافت:

یکی از رو، دو تا از زیر،…

بالاپوشی که هیچ‌گاه گرمم نکرد!

شعر کلیسا , شعر در مورد کلیسا , شعر درباره کلیسا , شعر در وصف کلیسا

شعر کوتاه در وصف پدر و مادر

هیچ عروسکی

پیر نمی شود

دخترها

مهربان ترین مادرانند

شعر کودکی , شعر در مورد کودکی , شعر درباره کودکی , شعر در وصف کودکی

شعر در وصف پدر مادر

وقتی که تو نیستی

هزار کودک گمشده در نهان من

لای لای مادرانه تو را می طلبند.

شعر کمک , شعر در مورد کمک , شعر درباره کمک , شعر در وصف کمک

شعری زیبا در وصف پدر و مادر

وقتی دلتنگ می شوی

نه چای دم کرده ی مادر

نه هوای گرم اتاق

نام ش را می پوشی

و تنت 

جا می ماند

در لباسی که اندازه اش نیست

شعر مردانگی , شعر در مورد مردانگی , شعر درباره مردانگی , شعر در وصف مردانگی

اشعار زیبا در وصف پدر و مادر

دوستم داشته باش

مثلِ پدری

که دخترش را

دختری که موهایش را

موهایی که باد را

و بادی که گلهای پبراهنم را

دوست دارد

شعر غربت , شعر در مورد غربت , شعر درباره غربت , شعر در وصف غربت

شعر زیبا در وصف پدر مادر

دلم تنگ است

مثل لباس سال‌های دبستانم

مثل سال‌های مأموریت‌های طولانیِ پدر

که نمی‌فهمیدم

وقتی می‌گویند کسی دورَست

یعنی چقدر دورَست

شعر هدف , شعر در مورد هدف , شعر درباره هدف , شعر در وصف هدف

شعری در سوگ پدر و مادر

 مباش جان پدر غافل از مقام پدر

که واجب است به فرزند احترام پدر

شعر گرگ , شعر در مورد گرگ , شعر درباره گرگ , شعر در وصف گرگ

شعرهایی در وصف پدر و مادر

 میراث پدر خواهی علم پدر آموز

کاین مال پدر خرج توان کرد به یک روز

شعر جهالت , شعر در مورد جهالت , شعر درباره جهالت , شعر در وصف جهالت

اشعار در سوگ پدر و مادر

 نشنوم پند کسی پندم مده جان پدر

من پدر یافته ام سوی پدر می نروم

شعر پرسپولیس , شعر در مورد پرسپولیس , شعر درباره پرسپولیس , شعر در وصف پرسپولیس

شعر در سوگ پدر مادر

 امروز مستیم ای پدر توبه شکستیم ای پدر

از قحط رستیم ای پدر امسال ارزانی است این

شعر پرنده , شعر در مورد پرنده , شعر درباره پرنده , شعر در وصف پرنده

شعر سوگ پدر و مادر

 آب رونق به رخ کار پدر می آرد

صائب آن نیست که بازار پدر را شکند

شعر خنده , شعر در مورد خنده , شعر درباره خنده , شعر در وصف خنده

اشعاری در وصف پدر و مادر

 جز آن پسر که منش دوست چون پدر دارم

کسی میان پی قتل پدر نمی بندد

شعر خواب , شعر در مورد خواب , شعر درباره خواب , شعر در وصف خواب

اشعار ترکی در وصف پدر و مادر

 گر بمانند یتیم از پدر و مادر خاک

پدر و مادر روحانی دیگر گیرند

شعر هجران , شعر در مورد هجران , شعر درباره هجران , شعر در وصف هجران

شعر در وصف پدرو مادر

 میراث مانده است جهان از هزار قرن

چون شد به زیر خاک پدر شد پسر پدر

شعر استقلال , شعر در مورد استقلال , شعر درباره استقلال , شعر در وصف استقلال

شعر زیبا در وصف پدر و مادر

 چون پدر و مادر عاشق هم عشق اوست

بیش مگو از پدر بیش ز مادر مپرس

شعر سربازی , شعر در مورد سربازی , شعر درباره سربازی , شعر در وصف سربازی

شعر پدر و مادر

 تو را چو عقل پدر بوده ست و تن مادر

جمال روی پدر درنگر اگر پسری

شعر چوپان , شعر در مورد چوپان , شعر درباره چوپان , شعر در وصف چوپان

شعر پدر و مادر کودکانه

 گر زانکه پدر حدیث کودک گوید

عاقل داند که آن پدر کودک نیست

شعر همسر , شعر در مورد همسر , شعر درباره همسر , شعر در وصف همسر

شعر درباره پدر و مادر

 گریه ام بهر پدر نیست که او

مرد و از رنج تهیدستی رست

شعر فوتبال , شعر در مورد فوتبال , شعر درباره فوتبال , شعر در وصف فوتبال

شعر مرگ پدر و مادر

 گل اگر بود، مادر من بود

چونکه او نیست، گل بگلشن نیست

شعر آزادی , شعر در مورد آزادی , شعر درباره آزادی , شعر در وصف آزادی

شعر از پدر و مادر

 دارد غم و اندوه جگرگوشه خویش

ور نه، غم خویشتن ندارد مادر

شعر حسادت , شعر در مورد حسادت , شعر درباره حسادت , شعر در وصف حسادت

شعر مادربزرگ و پدربزرگ

 طفل از نظاره تو ز مادر شود جدا

مادر ز دیدن تو ز فرزند بگسلد

شعر حال خوش , شعر در مورد حال خوش , شعر درباره حال خوش , شعر در وصف حال خوش

شعر ترکی پدر و مادر

 طفل بدخو هر قدر خون دردل مادر کند

می شود از مهربانی شیر مادر بیشتر

شعر غروب , شعر در مورد غروب , شعر درباره غروب , شعر در وصف غروب

شعر به پدر و مادر

 بیا ای مادر عشرت به خانه

که جان را فرش مادر می توان کرد

شعر خدا , شعر در مورد خدا , شعر درباره خدا , شعر در وصف خدا

شعر نو پدر و مادر

 گر بمانند یتیم از پدر و مادر خاک

پدر و مادر روحانی دیگر گیرند

شعر فرزند , شعر در مورد فرزند , شعر درباره فرزند , شعر در وصف فرزند

شعر ترحیم پدر و مادر

 چون پدر و مادر عاشق هم عشق اوست

بیش مگو از پدر بیش ز مادر مپرس

شعر غرور , شعر در مورد غرور , شعر درباره غرور , شعر در وصف غرور

شعر در مورد پدر و مادر کودکانه

 زاده است مرا مادر عشق از اول

صد رحمت و آفرین بر آن مادر باد

شعر غم , شعر در مورد غم , شعر درباره غم , شعر در وصف غم

شعر کودکانه برای پدر و مادر

 تن خانه این گوهر والای شریف است

تو مادر این خانه این گوهر والا

شعر حرف مفت , شعر در مورد حرف مفت , شعر درباره حرف مفت , شعر در وصف حرف مفت

شعر کودکانه درباره پدر و مادر

 به مادر مکن دست، ازیرا که بر تو

حرام است مادر اگر ز اهل دینی

شعر محبت , شعر در مورد محبت , شعر درباره محبت , شعر در وصف محبت

شعر کودکانه نیکی به پدر و مادر

 جهان چو مادر گنگ است خلق را و تو باز

به پند و حکمت از این گنگ ترجمان شده ای

شعر در مورد تنهایی از حافظ

من چه تنها و غریبم بی تو در دریای هستی

ساحلم شو غرق گشتم بی تو در شبهای مستی

شعر در مورد تولد پدر

تمام آدما فدات / خوش به حال مامان و بابات

تو امروز اومدی و ما شدیم کیش و مات

تولـــــــــدتـــــــــ مبـــــــارکــــــــ

حالا برو بخواب که دیر نشه لالات !

شعر در مورد پدر و مادر

  • عزیز مولایی

گلچین اشعار زیبا “نیما یوشیج”

يكشنبه, ۸ مهر ۱۳۹۷، ۰۵:۱۸ ق.ظ

گلچین اشعار زیبا “نیما یوشیج”

نیما یوشیج ,نیما یوشیج شعر,نیما یوشیج زندگینامه,نیما یوشیج آی آدمها,نیما یوشیج می تراود مهتاب,نیما یوشیج مدرسه,نیما یوشیج Pdf,نیما یوشیج برف,نیما یوشیج و شهریار,نیما یوشیج شعر مهتاب,نیما یوشیج شعر برف,نیما یوشیج شعر ققنوس,نیما یوشیج شعر داروگ,نیما یوشیج پدر شعر نو,نیما یوشیج بهترین شعر,نیما یوشیج زندگینامه,اشعار نیما یوشیج زندگینامه,زندگینامه نیما یوشیج ویکی پدیا,زندگینامه نیما یوشیج از زبان خودش,می تراود مهتاب نیما یوشیج,معنی شعر می تراود مهتاب نیما یوشیج,دانلود اهنگ می تراود مهتاب نیما یوشیج,نیما یوشیج مدرسه,مدرسه نیما یوشیج تهران,مدرسه نیما یوشیج شهرک غرب,مدرسهی نیما یوشیج,دانلود اشعار نیما یوشیج Pdf,دیوان اشعار نیما یوشیج Pdf,گزیده اشعار نیما یوشیج Pdf,دانلود مجموعه اشعار نیما یوشیج Pdf,نیما یوشیج شهریار

نیما یوشیج , شعر نیما یوشیج , اشعار نیما یوشیج , شعر نو نیما یوشیج

سود گرت هست گرانی مکن

خیره سری با دل و جانی مکن

آن گل صحرا به غمزه شکفت

صورت خود در بن خاری نهفت

صبح همی باخت به مهرش نظر

ابر همی ریخت به پایش گهر

باد ندانسته همی با شتاب

ناله زدی تا که براید ز خواب

شیفته پروانه بر او می پرید

دوستیش ز دل و جان می خرید

بلبل آشفته پی روی وی

راهی همی جست ز هر سوی وی

وان گل خودخواه خود آراسته

با همه ی حسن به پیراسته

زان همه دل بسته ی خاطر پریش

هیچ ندیدی به جز از رنگ خویش

شیفتگانش ز برون در فغان

او شده سرگرم خود اندر نهان

جای خود از ناز بفرسوده بود

لیک بسی بیره و بیهوده بود

فر و برازندگی گل تمام

بود به رخساره ی خوبش جرام

نقش به از آن رخ برتافته

سنگ به از گوهرنایافته

گل که چنین سنگدلی برگزید

عاقبت از کار ندانی چه دید

سودنکرده ز جوانی خویش

خسته ز سودای نهانی خویش

آن همه رونق به شبی در شکست

تلخی ایام به جایش نشست

 از بن آن خار که بودش مقر

 خوب چو پژمرد برآورد سر

 دید بسی شیفته ی نغمه خوان

 رقص کنان رهسپر و شادمان

 از بر وی یکسره رفتند شاد

راست بماننده ی آن تندباد

 خاطر گل ز آتش حسرت بسوخت

 ز آن که یکی دیده بدو برندوخت

هر که چو گل جانب دل ها شکست

 چون که بپژمرد به غم برنشست

دست بزد از سر حسرت به دست

 کانچه به کف داشت ز کف داده است

چون گل خودبین ز سر بیهشی

دوست مدار این همه عاشق کشی

یک نفس از خویشتن آزاد باش

 خاطری آور به کف و شاد باش

نیما یوشیج

در نخستین ساعت شب، در اطاق چوبیش تنها، زن چینی
در سرش اندیشه های هولناکی دور می گیرد، می اندیشد
« بردگان ناتوانایی که می سازند دیوار بزرگ شهر را
هر یکی زانان که در زیر آوار زخمه های آتش شلاق داده جان
مرده اش در لای دیوار است پنهان
 آنی از این دلگزا اندیشه ها راه خلاصی را نمی داند زن چینی
او، روانش خسته و رنجور مانده است
با روان خسته اش رنجور می خواند زن چینی،
در نخستین ساعت شب:
ـــ « در نخستین ساعت شب هر کس از بالای ایوانش چراغ اوست
آویزان
همسر هر کس به خانه بازگردیده است الا همسر من
که ز من دور است و در کار است
زیر دیوار بزرگ شهر.
در نخستین ساعت شب، دور از دیدار بسیار آشنا من نیز
در غم ناراحتی های کسانم؛
همچنانی کان زن چینی
بر زبان اندیشه های دلگزایی حرف می راند،
من سرودی آشنا را می کن در گوش
من دمی از فکر بهبودی تنها ماندگان در خانه هاشان نیستم خاموش
و سراسر هیکل دیوارها در پیش چشم التهاب من نمایانند نجلا!
در نخستین ساعت شب،
این چراغ رفته را خاموش تر کن
من به سوی رخنه های شهرهای روشنایی
راهبردم را به خوبی می شناسم، خوب می دانم
من خطوطی را که با ظلمت نوشته اند
وندر آن اندیشه ی دیوارسازان می دهد تصویر
دیرگاهی هست می خوانم.
در بطون عالم اعداد بیمر
در دل تاریکی بیمار
چند رفته سالهای دور و از هم فاصله جسته
که بزور دستهای ما به گرد ما
می روند این بی زبان دیوارها بالا.

نیما یوشیج شعر

می تَراوَد مَهتاب
می درخشد شَب تاب،
نیست یک دَم شِکَنَد خواب به چشمِ کَس ولیک
غَمِ این خُفته ی چند
خواب در چشمِ تَرَم می شکند.
نگران با من اِستاده سَحَر
صبح می خواهد از من
کز مبارکْ دَمِ او آوَرَم این قومِ به جانْ باخته را بلکه خبر
در جگر لیکن خاری
از رَهِ این سفرم می شکند…

نیما یوشیج زندگینامه

آی آدمها که بر ساحل نشسته شاد و خندانید!
یک نفردر آب دارد می سپارد جان.
یک نفر دارد که دست و پای دائم‌ میزند
روی این دریای تند و تیره و سنگین که می‌دانید.
آن زمان که مست هستید از خیال دست یابیدن به دشمن،
آن زمان که پیش خود بیهوده پندارید
که گرفتستید دست ناتوانی را
تا تواناییّ بهتر را پدید آرید،
آن زمان که تنگ میبندید
برکمرهاتان کمربند،
در چه هنگامی بگویم من؟
یک نفر در آب دارد می‌کند بیهود جان قربان!
آی آدمها که بر ساحل بساط دلگشا دارید!
نان به سفره،جامه تان بر تن؛
یک نفر در آب می‌خواند شما را..

نیما یوشیج آی آدمها

من دلم سخت گرفته است از این
میهمان‌خانه‌ی مهمان‌کش روزش تاریک
که به جان هم نشناخته انداخته است:
چند تن خواب آلود
چند تن ناهموار
چند تن ناهشیار…

نیما یوشیج می تراود مهتاب

فریاد می زنم ،
من چهره ام گرفته !
من قایقم نشسته به خشکی !
مقصود من ز حرفم معلوم بر شماست ،
یک دست بی صداست ،
من ، دست من کمک ز دست شما می کند طلب،
فریاد من شکسته اگر در گلو ، وگر
فریاد من رسا ،
من از برای راه خلاص خود و شما،
فریاد می زنم
، فریاد می زنم!!

نیما یوشیج مدرسه

من چهره ام گرفته
من قایقم نشسته به خشکی!
 
با قایقم نشسته به خشکی
فریاد می زنم:
« وامانده در عذابم انداخته است
در راه پر مخافت این ساحل خراب
و فاصله است آب
امدادی ای رفیقان با من.»
گل کرده است پوزخندشان اما
بر من،
بر قایقم که نه موزون
بر حرفهایم در چه ره و رسم
بر التهابم از حد بیرون.
 
در التهابم از حد بیرون
فریاد بر می آید از من:
« در وقت مرگ که با مرگ
جز بیم نیستیّ وخطر نیست،
هزّالی و جلافت و غوغای هست و نیست
سهو است و جز به پاس ضرر نیست.»
با سهوشان
من سهو می خرم
از حرفهای کامشکن شان
من درد می برم
خون از درون دردم سرریز می کند!
من آب را چگونه کنم خشک؟
فریاد می زنم.
من چهره ام گرفته
من قایقم نشسته به خشکی
مقصود من ز حرفم معلوم بر شماست:
یک دست بی صداست
من، دست من کمک ز دست شما می کند طلب.
 
فریاد من شکسته اگر در گلو، وگر
فریاد من رسا
من از برای راه خلاص خود و شما
فریاد می زنم.
فریاد می زنم !

نیما یوشیج Pdf

خانهام ابری است

یکسره روی زمین ابری ست با آن.

از فراز گردنه خرد و خراب و مست

باد میپیچد.

یکسره دنیا خراب از اوست

و حواس من!

آی نیزن که ترا آوای نی بردهست دور از ره کجایی!

نیما یوشیج برف

زندگانی چه هوسناک است ، چه شیرین!
چه برومندی دمی با زندگی آزاد بودن،
خواستن بی ترس،حرف از خواستن بی ترس گفتن،شاد بودن!…

نیما یوشیج و شهریار

ترا من چشم در راهم
شباهنگام
که می گیرند در شاخ « تلاجن» سایه ها رنگ سیاهی
وزان دلخستگانت راست اندوهی فراهم
ترا من چشم در راهم.
شباهنگام.در آندم که بر جا دره ها چون مرده ماران خفتگانند
در آن نوبت که بندد دست نیلوفر به پای سرو کوهی دام
گرم یاد آوری یا نه
من از یادت نمیکاهم
ترا من چشم در راهم

نیما یوشیج شعر مهتاب

آن گل زودرس چو چشم گشود
به لب رودخانه تنها بود
گفت دهقان سالخورده که : حیف که چنین یکه بر شکفتی زود
لب گشادی کنون بدین هنگام
که ز تو خاطری نیابد سود
گل زیبای من ولی مشکن
کور نشناسد از سفید کبود
نشود کم ز من بدو گل گفت
نه به بی موقع آمدم پی جود
کم شود از کسی که خفت و به راه
دیر جنبید و رخ به من ننمود
آن که نشناخت قدر وقت درست
زیرا این طاس لاجورد چه جست ؟

نیما یوشیج شعر برف

شب همه شب شکسته خواب به چشمم
گوش بر زنگ کاروانستم
با صداهای نیمه زنده ز دور
همعنان گشته همزبان هستم

جاده اما ز همه کس خالی است
ریخته بر آوار آوار
این منم به زندان شب تیره که باز
شب همه شب
گوش بر زنگ کاروانستم

نیما یوشیج شعر ققنوس

از این راه شوم ،گرچه تاریک است
همه خارزار است و باریک است
ز تاریکیم بس خوش آید همی
که تا وقت کین از نظرها کمی…

نیما یوشیج شعر داروگ

به چشم کور از راهی بسی دور
به خوبی پشه ای پرنده دیدن
به جسم خود بدون پا و بی پر
به جوف صخره ای سختی پریدن
گرفتن شر زشیری را در آغوش
میان آتش سوزان خزیدن
کشیدن قله الوند بر پشت
پس آنکه روی خار و خس دویدن
مرا آسانتر و خوشتر
بود زان
که بار منت دو نان کشیدن

نیما یوشیج پدر شعر نو

آنچه شنیدید زخود یا زغیر
وآنچه بکردند زشر و زخیر
بود کم ار مدت آن یا مدید
عارضه ای بود که شد ناپدید
و آنچه بجا مانده بهای دل است
کان همه افسانه بی حاصل است

نیما یوشیج بهترین شعر

می تراود مهتاب
می درخشد شب تاب
نیست یک دم شکند خواب به چشم کس ولیک
غم این خفته ی چند
خواب در چشم ترم می شکند
نگران با من استاده سحر
صبح می خواهد از من
کز مبارک دم او آورم این قوم به جان باخته را بلکه خبر
در جگر لیکن خاری
از ره این سفرم می شکند…

نیما یوشیج زندگینامه

سود گرت هست گرانی مکن
خیره سری با دل و جانی مکن
آن گل صحرا به غمزه شکفت
صورت خود در بن خاری نهفت
صبح همی باخت به مهرش نظر
ابر همی ریخت به پایش گهر
باد ندانسته همی با شتاب
ناله زدی تا که براید ز خواب
شیفته پروانه بر او می پرید
دوستیش ز دل و جان می خرید
بلبل آشفته پی روی وی
راهی همی جست ز هر سوی وی
وان گل خودخواه خود آراسته
با همه ی حسن به پیراسته
زان همه دل بسته ی خاطر پریش
هیچ ندیدی به جز از رنگ خویش
شیفتگانش ز برون در فغان
او شده سرگرم خود اندر نهان
جای خود از ناز بفرسوده بود
لیک بسی بیره و بیهوده بود
فر و برازندگی گل تمام
بود به رخساره ی خوبش جرام
نقش به از آن رخ برتافته
سنگ به از گوهرنایافته
گل که چنین سنگدلی برگزید
عاقبت از کار ندانی چه دید
سودنکرده ز جوانی خویش
خسته ز سودای نهانی خویش
آن همه رونق به شبی در شکست
تلخی ایام به جایش نشست
از بن آن خار که بودش مقر
خوب چو پژمرد برآورد سر
دید بسی شیفته ی نغمه خوان
رقص کنان رهسپر و شادمان
از بر وی یکسره رفتند شاد
راست بماننده ی آن تندباد
خاطر گل ز آتش حسرت بسوخت
ز آن که یکی دیده بدو برندوخت
هر که چو گل جانب دل ها شکست
چون که بپژمرد به غم برنشست
دست بزد از سر حسرت به دست
کانچه به کف داشت ز کف داده است
چون گل خودبین ز سر بیهشی
دوست مدار این همه عاشق کشی
یک نفس از خویشتن آزاد باش
خاطری آور به کف و شاد باش

اشعار نیما یوشیج زندگینامه

آنچه شنیدید زخود یا زغیر
وآنچه بکردند زشر و زخیر
بود کم ار مدت آن یا مدید
عارضه ای بود که شد ناپدید
و آنچه بجا مانده بهای دل است
کان همه افسانه بی حاصل است

زندگینامه نیما یوشیج ویکی پدیا

آن گل زودرس چو چشم گشود
به لب رودخانه تنها بود
گفت دهقان سالخورده که : حیف که چنین یکه بر شکفتی زود
لب گشادی کنون بدین هنگام
که ز تو خاطری نیابد سود
گل زیبای من ولی مشکن
کور نشناسد از سفید کبود
نشود کم ز من بدو گل گفت
نه به بی موقع آمدم پی جود
کم شود از کسی که خفت و به راه
دیر جنبید و رخ به من ننمود
آن که نشناخت قدر وقت درست
زیرا این طاس لاجورد چه جست ؟

زندگینامه نیما یوشیج از زبان خودش

امید پلید
اسفند 1319

در ناحیه یِ سَحَر، خروسان
اینگونه به رَغْمِ تیرگی می خوانند:
ـ « آی آمد! صبحِ روشن از در


بگشاده به رنگِ خونِ خود پَر.
سوداگرهای شبْ گریزان.
بر مَرکبِ تیرگی نشسته،
دارند ز راهِ دور می آیند. » …

از پیکرِ کلِّه بسته دودِ دنیا
آنگه بجهد شراره ها،
از هم بِدَرَند پرده هایی را
که بسته ره نظاره ها،
خوانند بلندتر خروسان:
ـ « آی آمد صبح، خنده بر لب.
بر باد دهِ ستیزه یِ شب.
از هم گُسَلِ فسانه یِ هول،
پیوند نِهِ قطارِ ایّام،
تا بر سرِ این غبارِ جنبنده
بنیانِ دگر کند.
تا در دلِ این ستیزه جو طوفان
طوفانِ دگر کند.
آی آمد صبح! چست و چالاک
با رقصِ لطیفِ قرمزی هاش،
از قلّه یِ کوه های غمناک
از گوشه یِ دشت های بس دور،
آی آمد صبح! تا که از خاک
اندوده یِ تیرگی کند پاک
وآلوده یِ تیرگی بشوید،
آسوده پرنده ای زند پَر.

اِستاده ولیک در نهانی
سوداگرِ شب، به چشمِ گریان
چون مرده یِ جانور ز دُنب آویزان،
در زیرِ شکسته های دیوارش
حیران شده است و نیست
یک لحظه به جایگه قرارش.
آن دَم که به زیرِ دودها پیداست
شکلِ رمه ها،
وز دور، خروسِ پیره زنْ خواناست،
او بیش تر آورد به دل بیم،
این زمزمه ها
کز صبح خبر می آورَد باز،
همچون خبرِ مرگِ عزیزان
او راست به گوش.

او ( آن دلِ حیله جویِ دنیا )
آن هیکلِ پر شتابِ خودبین،
خشکیده بجای خود بسی غمگین
هر لحظه ای از غم است در حالِ دگر.

در زیرِ درخت های بالا رفته
از دودِ بریشم.
در پیشِ هزار سایه، شیدا رفته
افتاده پس آنگهان ز ره گم.
در زیرِ نگین چند روشن
که بر سر دود آب
لغزان شده اند و عکس افکن،
آنگاه سوی موج گشته پرتاب
او جای گزیده تا به هر سو نگرد
وز اَندُه پَر گشادنِ این مرغ
آشفته شده، زبون شده، غصه خورَد.
اما زِ پسِ غبار، کی می گوید
نه برقِ نگاهِ خادعانه ره می جوید؟
کی مدّعی است چشمِ آن بدجوی،
بر چهره یِ تیره رنگ گنداب،
چون بسته نظر،
شیرینی یک شبِ نهان را
تجدید نمی کند؟
او با نظرِ دگر در این کهنه جهان می نگرد،
با شکلِ دگر چو جنبد از جا
در ره گذرد،
زین روی سوارِ تازیانه یِ خود
می باشد.
چون ذرّه دویده در عروقِ دنیای زبون
بس نقطه یِ تیرگی پیِ هم
می چیند.
تا آنکه شبی سیاه رو را
سازد به فریبِ خود سیه تر.
با دَمِ پُر از سمومش آن بیگانه
آلوده یِ خود بدارد آن را.
بر تیرگیِ سَحَر بیاویزد
تا تیرگی از بَرَش
نگریزد.
تا دائمْ این شب، سیه بمانَد
او می مکد از روشنِ صبحِ خندان.
می بلعد هر کجا ببیند
اندیشه یِ مردمی به راهی ست درست.
وندر دلِشان امید می افزاید.
می پاید
می پاید
تا هیچ که بر رهِ معین ناید،
از زیرِ سرشکِ سردِ چِرکَش
بر رهگذران
مانده نگران،
می سنجد روشن و سیه را
می پرورد او به دل
امّیدِ زوالِ صبحگه را.

 

می تراود مهتاب نیما یوشیج

هنگام که گریه می دهد ساز
این دود سرشتِ ابر بر پشت …
هنگام که نیل چشم، دریا
از خشم به روی می زند مُشت …

زان دیرْ سفر که رفت از من
غمزه زن و عشوه ساز داده
دارم به بهانه های مانوس
تصویری از او به بَر گشاده.

لیکن چه گریستن، چه طوفان؟
خاموش شبی است، هر چه تنهاست.
مردی در راه می زند نِی
وآواش فسُرده برمی آید.
تنهای دگر منم که چشمم
طوفانِ سرشک می گشاید.

معنی شعر می تراود مهتاب نیما یوشیج

شب همه شب شکسته خواب به چشمم
گوش بر زنگِ کاروانَستَم
با صداهای نیم زنده ز دور
همعنان گشته، همزبان هستم.

جاده اما ز همه کس خالی است
ریخته بر سر آوار آوار
این منم مانده به زندانِ شبِ تیره که باز
شب همه شب
گوش بر زنگِ کاروانَستَم.

دانلود اهنگ می تراود مهتاب نیما یوشیج

پرسید کرم را مرغ از فروتنی

تا چند منزوی در کنج خلوتی

دربسته تا به کی در محبس تنی

در فکر رستنم ـپاسخ بداد کرم ـ

خلوت نشسنه ام زیر روی منحنی

هم سال های من پروانگان شدند

جستند از این قفس،گشتند دیدنی

در حبس و خلوتم تا وارهم به مرگ

یا پر بر آورم بهر پریدنی

اینک تو را چه شد کای مرغ خانگی!
کوشش نمی کنی،پری نمی زنی؟

نیما یوشیج مدرسه

خشک آمد کشتگاه من

در جوار کشت همسایه.

گرچه می‌گویند: “می‌گریند روی ساحل نزدیک

سوگواران در میان سوگواران.”

قاصد روزان ابری، داروگ! کی می‌رسد باران؟

بر بساطی که بساطی نیست

در درون کومه‌ی تاریک من که ذره‌ای با آن نشاطی نیست

و جدار دنده‌های نی به دیوار اطاقم دارد از خشکیش می‌ترکد

– چون دل یاران که در هجران یاران-

قاصد روزان ابری، داروگ! کی می‌رسد باران؟

مدرسه نیما یوشیج تهران

شب همه شب شکسته خواب به چشمم
گوش بر زنگ کاروانستم
با صداهای نیم زنده ز دور
هم عنان گشته هم زبان هستم.
*
جاده اما ز همه کس خالی است
ریخته بر سر آوار آو

مدرسه نیما یوشیج شهرک غرب

ترا من چشم در راهم
شباهنگام
که می گیرند در شاخ ” تلاجن” سایه ها رنگ سیاهی
وزان دلخستگانت راست اندوهی فراهم
ترا من چشم در راهم.

مدرسه ی نیما یوشیج

پاسها از شب گذشته
است.
میهمانان جای را کرده اند خالی. دیرگاهی است
میزبان در خانه اش تنها نشسته.
در نی آجین جای خود بر ساحل متروک میسوزد اجاق او
او

دانلود اشعار نیما یوشیج Pdf

بر سر قایقش اندیشه کنان
قایق بان
دائماً میزند از رنج سفر بر سر دریا فریاد:
“اگرم کشمکش موج سوی ساحل راهی میداد.”
*
سخت طوفان زده روی در

دیوان اشعار نیما یوشیج Pdf

دیری ست نعره می کشد از بیشه ی
خموش
“کک کی” که مانده گم.

از چشم ها نهفته پری وار
زندان بر او شده است علف زار
بر او که او قرار ندارد
هیچ

گزیده اشعار نیما یوشیج Pdf

در پیش کومه ام
در صحنه ی تمشک
بیخود ببسته است
مهتاب بی طراوت.لانه.
*
یک مرغ دل نهاده ی دریادوست
با نغمه هایش دریایی
بیخود سکوت خانه سرایم را
کرده است

دانلود مجموعه اشعار نیما یوشیج Pdf

تی تیک تی تیک
در این کران ساحل و به نیمه شب
نک می زند
“سیولیشه”
روی شیشه.

به او هزار بار
ز روی پند گفته ام
که در اطاق من ترا
نه جا برای
خو

نیما یوشیج شهریار

زردها بی خود قرمز نشده اند
قرمزی رنگ نینداخته است
بی خودی بر دیوار.
صبح پیدا شده از آن طرف کوه “ازاکو” اما
“وازانا” پیدا نیست
گرته

نیما یوشیج

هست شب یک شبِ دم کرده و خاک
رنگِ رخ باخته است.
باد، نو باوه ی ابر، از بر کوه
سوی من تاخته است.
*
هست شب، همچو ورم کرده تنی گرم در استاده هوا،
هم ازین

دانلود مجموعه اشعار نیما یوشیج Pdf

من چهره ام گرفته
من قایقم نشسته به خشکی!
 
با قایقم نشسته به خشکی
فریاد می زنم:
« وامانده در عذابم انداخته است
در راه پر مخافت این ساحل خراب
و فاصله است آب
امدادی ای رفیقان با من.»
گل کرده است پوزخندشان اما
بر من،
بر قایقم که نه موزون
بر حرفهایم در چه ره و رسم
بر التهابم از حد بیرون.
 
در التهابم از حد بیرون
فریاد بر می آید از من:
« در وقت مرگ که با مرگ
جز بیم نیستیّ وخطر نیست،
هزّالی و جلافت و غوغای هست و نیست
سهو است و جز به پاس ضرر نیست.»
با سهوشان
من سهو می خرم
از حرفهای کامشکن شان
من درد می برم
خون از درون دردم سرریز می کند!
من آب را چگونه کنم خشک؟
فریاد می زنم.
من چهره ام گرفته
من قایقم نشسته به خشکی
مقصود من ز حرفم معلوم بر شماست:
یک دست بی صداست
من، دست من کمک ز دست شما می کند طلب.
 
فریاد من شکسته اگر در گلو، وگر
فریاد من رسا
من از برای راه خلاص خود و شما
فریاد می زنم.
فریاد می زنم !

نیما یوشیج

در شب سرد زمستانی

کوره ی خورشید هم، چون کوره ی گرم چراغ من نمی­سوزد

و به مانند چراغ من

نه می افروزد چراغی هیچ،

نه فرو بسته به یخ ماهی که از بالا می افروزد …

من چراغم را در آمدرفتن همسایه­ام افروختم در یک شب تاریک

و شب سرد زمستان بود،

باد می پیچید با کاج،

در میان کومه­ها خاموش

گم شد او از من جدا زین جاده­ی باریک

و هنوز قصه بر یاد است

وین سخن آویزه­ی لب:

که می افروزد؟ که می سوزد؟

چه کسی این قصه را در دل می اندوزد؟

در شب سرد زمستانی

کوره ی خورشید هم، چون کوره ی گرم چراغ من نمی سوزد.

دانلود مجموعه اشعار نیما یوشیج Pdf

آی آدمها که بر ساحل نشسته شاد و خندانید!

یک نفردر آب دارد می سپارد جان.

یک نفر دارد که دست و پای دائم‌ میزند

روی این دریای تند و تیره و سنگین که می‌دانید.

آن زمان که مست هستید از خیال دست یابیدن به دشمن،

آن زمان که پیش خود بیهوده پندارید

که گرفتستید دست ناتوانی را

تا تواناییّ بهتر را پدید آرید،

آن زمان که تنگ میبندید

برکمرهاتان کمربند،

در چه هنگامی بگویم من؟

یک نفر در آب دارد می‌کند بیهود جان قربان!

آی آدمها که بر ساحل بساط دلگشا دارید!

نان به سفره،جامه تان بر تن؛

یک نفر در آب می‌خواند شما را.

موج سنگین را به دست خسته می‌کوبد

باز می‌دارد دهان با چشم از وحشت دریده

سایه‌هاتان را ز راه دور دیده

آب را بلعیده درگود کبود و هر زمان بیتابش افزون

می‌کند زین آبها بیرون

گاه سر، گه پا.

آی آدمها!

او ز راه دور این کهنه جهان را باز می‌پاید،

می زند فریاد و امّید کمک دارد

آی آدمها که روی ساحل آرام در کار تماشایید!

موج می‌کوبد به روی ساحل خاموش

پخش می‌گردد چنان مستی به جای افتاده بس مدهوش

می رود نعره زنان، وین بانگ باز از دور می‌آید:

-“آی آدمها”…
و صدای باد هر دم دلگزاتر،

در صدای باد بانگ او رهاتر

از میان آبهای دور و نزدیک

باز در گوش این نداها:

-“آی آدمها”…

نیما یوشیج

قُقنوس، مرغ خوشخوان، آوازه ی جهان،

آواره مانده از وزش بادهای سرد،

بر شاخ خیزران،

بنشسته است فرد.

بر گرد او به هر سر شاخی پرندگان.

او ناله های گمشده ترکیب می کند،

از رشته های پاره ی صدها صدای دور،

در ابرهای مثل خطی تیره روی کوه،

دیوار یک بنای خیالی

می سازد.

از آن زمان که زردی خورشید روی موج

کمرنگ مانده است و به ساحل گرفته اوج

بانگ شغال، و مرد دهاتی

کرده ست روشن آتش پنهان خانه را

قرمز به چشم، شعله ی خردی

خط می کشد به زیر دو چشم درشت شب

وندر نقاط دور،

خلق اند در عبور …

او، آن نوای نادره، پنهان چنان که هست،

از آن مکان که جای گزیده ست می پرد

در بین چیزها که گره خورده می شود

یا روشنی و تیرگی این شب دراز

می گذرد.

یک شعله را به پیش

می نگرد.

جایی که نه گیاه در آنجاست، نه دمی

ترکیده آفتاب سمج روی سنگهاش،

نه این زمین و زندگی اش چیز دلکش است

حس می کند که آرزوی مرغها چو او

تیره ست همچو دود. اگر چند امیدشان

چون خرمنی ز آتش

در چشم می نماید و صبح سپیدشان.

حس می کند که زندگی او چنان

مرغان دیگر ار بسر آید

در خواب و خورد

رنجی بود کز آن نتوانند نام برد.

آن مرغ نغزخوان،

در آن مکان ز آتش تجلیل یافته،

اکنون، به یک جهنم تبدیل یافته،

بسته ست دمبدم نظر و می دهد تکان

چشمان تیزبین.

وز روی تپه،

ناگاه، چون بجای پر و بال می زند

بانگی برآرد از ته دل سوزناک و تلخ،

که معنیش نداند هر مرغ رهگذر.

آنگه ز رنج های درونیش مست،

خود را به روی هیبت آتش می افکند.

باد شدید می دمد و سوخته ست مرغ!

خاکستر تنش را اندوخته ست مرغ!

پس جوجه هاش از دل خاکسترش به در.

دانلود مجموعه اشعار نیما یوشیج Pdf

 من ندانم با که گویم شرح درد
قصه ی رنگ پریده ، خون سرد ؟
هر که با من همره و پیمانه شد
عاقبت شیدا دل و دیوانه شد
قصه ام عشاق را دلخون کند
عاقبت ، خواننده را مجنون کند
آتش عشق است و گیرد در کسی
کاو ز سوز عشق ، می سوزد بسی
قصه ای دارم من از یاران خویش
قصه ای از بخت و از دوران خویش
یاد می اید مرکز کودکی
همره من بوده همواره یکی
قصه ای دارم از این همراه خود
همره خوش ظاهر بدخواه خود
او مرا همراه بودی هر دمی
سیرها می کردم اندر عالمی
یک نگارستانم آمد در نظر
اندرو هر گونه حس و زیب و فر
هر نگاری را جمالی خاص بود
یک صفت ، یک غمزه و یک رنگ سود
هر یکی محنت زدا ،‌خاطر نواز
شیوه ی جلوه گری را کرده ساز
هر یکی با یک کرشمه ،‌یک هنر
هوش بردی و شکیبایی ز سر
هر نگاری را به دست اندر کمند
می کشیدی هر که افتادی به بند
بهر ایشان عالمی گرد آمده
محو گشته ، عاشق و حیرت زده
من که در این حلقه بودم بیقرار
عاقبت کردم نگاری اختیار
مهر او به سرشت با بنیاد من
کودکی شد محو ، بگذشت آن ز من
رفت از من طاقت و صبر و قرار
باز می جستم همیشه وصل یار
هر کجا بودم ، به هر جا می شدم
بود آن همراه دیرین در پیم
من نمی دانستم این همراه کیست
قصدش از همراهی در کار چیست ؟
بس که دیدم نیکی و یاری او
مار سازی و مددکاری او
گفتم : ای غافل بباید جست او
هر که باشد دوستار توست او
شادی تو از مدد کاری اوست
بازپرس از حال این دیرینه دوست
گفتمش : ای نازنین یار نکو
همرها ،‌تو چه کسی ؟ آخر بگو
کیستی ؟ چه نام داری ؟ گفت : عشق
گفت : چونی ؟ حال تو چون است ؟ من
گفتمش : روی تو بزداید محن
تو کجایی ؟ من خوشم ؟ گفتم : خوشی
خوب صورت ، خوب سیرت ، دلکشی
به به از کردار و رفتار خوشت
به به از این جلوه های دلکشت
بی تو یک لحظه نخواهم زندگی
خیر بینی ، باش در پایندگی
باز ای و ره نما ، در پیش رو
که منم آماده و مفتون تو
در ره افتاد و من از دنبال وی
شاد می رفتم بدی نی ، بیم نی
در پی او سیرها کردم بسی
از همه دور و نمی دیدیم کسی
چون که در من سوز او تاثیر کرد
عالمی در نزد من تغییر کرد
عشق ، کاول صورتی نیکوی داشت
بس بدی ها عاقبت در خوی داشت
روز درد و روز نکامی رسید
عشق خوش ظاهر مرا در غم کشید
ناگهان دیدم خطا کردم ،‌خطا
که بدو کردم ز خامی اقتفا
آدم کم تجربه ظاهر پرست
ز آفت و شر زمان هرگز نرست
من ز خامی عشق را خوردم فریب
که شدم از شادمانی بی نصیب
در پشیمانی سر آمد روزگار
یک شبی تنها بدم در کوهسار
سر به زانوی تفکر برده پیش
محو گشته در پریشانی خویش
زار می نالیدم از خامی خود
در نخستین درد و نکامی خود
که : چرا بی تجربه ، بی معرفت
بی تأمل ،‌بی خبر ،‌بی مشورت
من که هیچ از خوی او نشناختم
از چه آخر جانب او تاختم ؟
دیدم از افسوس و ناله نیست سود
درد را باید یکی چاره نمود
چاره می جستم که تا گردم رها
زان جهان درد وطوفان بلا
سعی می کردم بهر جیله شود
چاره ی این عشق بد پیله شود
عشق کز اول مرا درحکم بود
س آنچه می گفتم بکن ،‌ آن می نمود
من ندانستم چه شد کان روزگار
اندک اندک برد از من اختیار
هر چه کردم که از او گردم رها
در نهان می گفت با من این ندا
بایدت جویی همیشه وصل او
که فکنده ست او تو را در جست و جو
ترک آن زیبارخ فرخنده حال
از محال است ، از محال است از محال
گفتم : ای یار من شوریده سر
سوختم در محنت و درد و خطر
در میان آتشم آورده ای
این چه کار است ، اینکه با من کرده ای ؟
چند داری جان من در بند ، چند ؟
بگسل آخر از من بیچاره بند
هر چه کردم لابه و افغان و داد
گوش بست و چشم را بر هم نهاد
یعنی : ای بیچاره باید سوختن
نه به آزادی سرور اندوختن
بایدت داری سر تسلیم پیش
تا ز سوز من بسوزی جان خویش
چون که دیدم سرنوشت خویش را
تن بدادم تا بسوزم در بلا
مبتلا را چیست چاره جز رضا
چون نیابد راه دفع ابتلا ؟
این سزای آن کسان خام را
که نیندیشند هیچ انجام را
سالها بگذشت و در بندم اسیر
کو مرا یک یاوری ، کو دستگیر ؟
می کشد هر لحظه ام در بند سخت
او چه خواهد از من برگشته بخت ؟
ای دریغا روزگارم شد سیاه
آه از این عشق قوی پی آه ! آه
کودکی کو ! شادمانی ها چه شد ؟
تازگی ها ، کامرانی ها چه شد ؟
چه شد آن رنگ من و آن حال من
محو شد آن اولین آمال من
شد پریده ،‌رنگ من از رنج و درد
این منم : رنگ پریده ،‌خون سرد
عشقم آخر در جهان بدنام کرد
آخرم رسوای خاص و عام کرد
وه ! چه نیرنگ و چه افسون داشت او
که مرا با جلوه مغتون داشت او
عاقبت آواره ام کرد از دیار
نه مرا غمخواری و نه هیچ یار
می فزاید درد و آسوده نیم
چیست این هنگامه ، آخر من کیم ؟
که شده ماننده ی دیوانگان
می روم شیدا سر و شیون کنان
می روم هر جا ، به هر سو ، کو به کو
خود نمی دانم چه دارم جست و جو
سخت حیران می شوم در کار خود
که نمی دانم ره و رفتار خود
خیره خیره گاه گریان می شوم
بی سبب گاهی گریزان می شوم
زشت آمد در نظرها کار من
خلق نفرت دارد از گفتار من
دور گشتند از من آن یاران همه
چه شدند ایشان ، چه شد آن همهمه ؟
چه شد آن یاری که از یاران من
خویش را خواندی ز جانبازان من ؟
من شنیدم بود از آن انجمن
که ملامت گو بدند و ضد من
چه شد آن یار نکویی کز فا
دم زدی پیوسته با من از وفا ؟
گم شد از من ، گم شدم از یاد او
ماند بر جا قصه ی بیداد او
بی مروت یار من ، ای بی وفا
بی سبب از من چرا گشتی جدا ؟
بی مروت این جفاهایت چراست ؟
یار ، آخر آن وفاهایت کجاست ؟
چه شد آن یاری که با من داشتی
دعوی یک باطنی و آشتی ؟
چون مرا بیچاره و سرگشته دید
اندک اندک آشنایی را برید
دیدمش ، گفتم : منم نشناخت او
بی تأمل روز من برتافت او
دوستی این بود ز ابنای زمان
مرحبا بر خوی یاران جهان
مرحبا بر پایداری های خلق
دوستی خلق و یاری های خلق
بس که دیدم جور از یاران خود
وز سراسر مردم دوران خود
من شدم : رنگ پریده ، خون سرد
پس نشاید دوستی با خلق کرد
وای بر حال من بدبخت!‌وای
کس به درد من مبادا مبتلای
عشق با من گفت : از جا خیز ، هان
خلق را از درد بدبختی رهان
خواستم تا ره نمایم خلق را
تا ز نکامی رهانم خلق را
می نمودم راهشان ، رفتارشان
منع می کردم من از پیکارشان
خلق صاحب فهم صاحب معرفت
عاقبت نشنید پندم ، عاقبت
جمله می گفتند او دیوانه است
گاه گفتند او پی افسانه است
خلقم آخر بس ملامت ها نمود
سرزنش ها و حقارت ها نمود
با چنین هدیه مرا پاداش کرد
هدیه ،‌آری ، هدیه ای از رنج و درد
که پریشانی من افزون نمود
خیرخواهی را چنین پاداش بود
عاقبت قدر مرا نشناختند
بی سبب آزرده از خود ساختند
بیشتر آن کس که دانا می نمود
نفرتش از حق و حق آرنده بود
آدمی نزدیک خود را کی شناخت
دور را بشناخت ، سوی او بتاخت
آن که کمتر قدر تو داند درست
در میانخویش ونزدیکان توست
الغرض ، این مردم حق ناشناس
بس بدی کردند بیرون از قیاس
هدیه ها دادند از درد و محن
زان سراسر هدیه ی جانسوز ،‌من
یادگاری ساختم با آه و درد
نام آن ، رنگ پریده ، خون سرد
مرحبا بر عقل و بر کردار خلق
مرحبا بر طینت و رفتار خلق
مرحبا بر آدم نیکو نهاد
حیف از اویی که در عالم فتاد
خوب پاداش مرا دادند ،‌خوب
خوب داد عقل را دادند ، خوب
هدیه این بود از خسان بی خرد
هر سری یک نوع حق را می خرد
نور حق پیداست ،‌ لیکن خلق کور
کور را چه سود پیش چشم نور ؟
ای دریفا از دل پر سوز من
ای دریغا از من و از روز من
که به غفلت قسمتی بگذشاتم
خلق را حق جوی می پنداشتمن
من چو آن شخصم که از بهر صدف
کردم عمر خود به هر آبی تلف
کمتر اندر قوم عقل پاک هست
خودپرست افزون بود از حق پرست
خلق خصم حق و من ، خواهان حق
سخت نفرت کردم از خصمان حق
دور گردیدم از این قوم حسود
عاشق حق را جز این چاره چه بود ؟
عاشقم من بر لقای روی دوست
سیر من هممواره ، هر دم ، سوی اوست
پس چرا جویم محبت از کسی
که تنفر دارد از خویم بسی؟
پس چرا گردم به گرد این خسان
که رسد زایشان مرا هردم زیان ؟
ای بسا شرا که باشد در بشر
عاقل آن باشد که بگریزد ز شر
آفت و شر خسان را چاره ساز
احتراز است ، احتراز است ، احتراز
بنده ی تنهاییم تا زنده ام
گوشه ای دور از همه جوینده ام
می کشد جان را هوای روز یار
از چه با غیر آورم سر روزگار ؟
من ندارم یار زین دونان کسی
سالها سر برده ام تنها بسی
من یکی خونین دلم شوریده حال
که شد آخر عشق جانم را وبال
سخت دارم عزلت و اندوه دوست
گرچه دانم دشمن سخت من اوست
من چنان گمنامم و تنهاستم
گوییا یکباره ناپیداستم
کس نخوانده ست ایچ آثار مرا
نه شنیده ست ایچ گفتار مرا
اولین بار است اینک ، کانجمن
ای می خواند از اندوه من
شرح عشق و شرح نکامی و درد
قصه ی رنگ پریده ، خون سرد
من از این دو نان شهرستان نیم
خاطر پر درد کوهستانیم
کز بدی بخت ،‌در شهر شما
روزگاری رفت و هستم مبتلا
هر سری با عالم خاصی خوش است
هر که را یک چیز خوب و دلکش است
من خوشم با زندگی کوهیان
چون که عادت دارم از صفلی بدان
به به از آنجا که مأوای من است
وز سراسر مردم شهر ایمن است
اندر او نه شوکتی ،‌ نه زینتی
نه تقید ،‌نه فریب و حیلتی
به به از آن آتش شب های تار
در کنار گوسفند و کوهسار
به به از آن شورش و آن همهمه
که بیفتد گاهگاهی دررمه
بانگ چوپانان ، صدای های های
بانگ زنگ گوسفندان ، بانگ نای
زندگی در شهر فرساید مرا
صحبت شهری بیازارد مرا
خوب دیدم شهر و کار اهل شهر
گفته ها و روزگار اهل شهر
صحبت شهری پر از عیب و ضر است
پر ز تقلید و پر از کید و شر است
شهر باشد منبع بس مفسده
بس بدی ، بس فتنه ها ، بس بیهده
تا که این وضع است در پایندگی
نیست هرگز شهر جای زندگی
زین تمدن خلق در هم اوفتاد
آفرین بر وحشت اعصار باد
جان فدای مردم جنگل نشین
آفرین بر ساده لوحان ،‌آفرین
شهر درد و محنتم افزون نمود
این هم از عشق است ، ای کاش او نبود
من هراسانم بسی از کار عشق
هر چه دیدم ، دیدم از کردار عشق
او مرا نفرت بداد از شهریان
وای بر من ! کو دیار و خانمان ؟
خانه ی من ،‌جنگل من ، کو، کجاست ؟.
حالیا فرسنگ ها از من جداست
بخت بد را بین چه با من می کند
س دورم از دیرینه مسکن می کند
یک زمانم اندکی نگذاشت شاد
کس گرفتار چنین بختی مباد
تازه دوران جوانی من است
که جهانی خصم جانی من است
هیچ کس جز من نباشد یار من
یار نیکوطینت غمخوار من
باطن من خوب یاری بود اگر
این همه در وی نبودی شور و شر
آخر ای من ، تو چه طالع داشتی
یک زمانت نیست با بخت آشتی ؟
از چو تو شوریده آخر چیست سود
در زمانه کاش نقش تو نبود
کیستی تو ! این سر پر شور چیست
تو چه ها جویی درین دوران زیست ؟
تو نداری تاب درد و سوختن
باز داری قصد درد اندوختن ؟
پس چو درد اندوختی ،‌ افغان کنی
خلق را زین حال خود حیران کنی
چیست آخر! این چنین شیدا چرا؟
این همه خواهان درد و ماجرا
چشم بگشای و به خود باز ای ، هان
که تویی نیز از شمار زندگان
دائما تنهایی و آوارگی
دائما نالیدن و بیچارگی
نیست ای غافل ! قرار زیستن
حاصل عمر است شادی و خوشی
س نه پریشان حالی و محنت کشی
اندکی آسوده شو ، بخرام شاد
چند خواهی عمر را بر باد داد
چند ! چند آخر مصیبت بردنا
لحظه ای دیگر بباید رفتنا
با چنین اوصاف و حالی که تو راست
گر ملامت ها کند خلقت رواست
ای ملامت گو بیا وقت است ،‌ وقت
که ملامت دارد این شوریده بخت
گرد ایید و تماشایش کنید
خنده ها بر حال و روز او زنید
او خرد گم کرده است و بی قرار
ای سر شهری ، از او پرهیزدار
رفت بیرون مصلحت از دست او
مشنوی این گفته های پست او
او نداند رسم چه ،‌ آداب چیست
که چگونه بایدش با خلق زیست
او نداند چیست این اوضاع شوم
این مذاهب ، این سیاست ، وین رسوم
او نداند هیچ وضع گفت و گو
چون که حق را باشد اندر جست و جو
ای بسا کس را که حاجت شد روا
بخت بد را ای بسا باشد دوا
ای بسا بیچاره را کاندوه و درد
گردش ایام کم کم محو کرد
جز من شوریده را که چاره نیست
بایدم تا زنده ام در درد زیست
عاشقم من ، عاشقم من ، عاشقم
عاشقی را لازم اید درد و غم
راست گویند این که : من دیوانه ام
در پی اوهام یا افسانه ام
زان که بر ضد جهان گویم سخن
یا جهان دیوانه باشد یا که من
بلکه از دیوانگان هم بدترم
زان که مردم دیگر و من دیگرم
هر چه در عالم نظر می افکنم
خویش را دذ شور و شر می افکنم
جنبش دریا ،‌خروش آب ها
پرتو مه ،‌طلعت مهتاب ها
ریزش باران ، سکوت دره ها
پرش و حیرانی شب پره ها
ناله ی جغدان و تاریکی کوه
های های آبشار باشکوه
بانگ مرغان و صدای بالشان
چون که می اندیشم از احوالشان
گوییا هستند با من در سخن
رازها گویند پر درد و محن
گوییا هر یک مرا زخمی زنند
گوییا هر یک مرا شیدا کنند
من ندانم چیست در عالم نهان
که مرا هرلحظه ای دارد زیان
آخر این عالم همان ویرانه است
که شما را مأمن است و خانه است
پس چرا آرد شما را خرمی
بهر من آرد همیشه مؤتمی ؟
آه! عالم ،‌ آتشم هر دم زنی
بی سبب با من چه داری دشمنی
من چه کردم با تو آخر ، ای پلید
دشمنی بی سبب هرگز که دید
چشم ، آخر چند در او بنگری
می نبینی تو مگر فتنه گری
تیره شو ، ای چشم ، یا آسوده باش
کاش تو با من نبودی ! کاش ! کاش
لیک ، ای عشق ، این همه از کار توست
سوزش من از ره و رفتار توست
زندگی با تو سراسر ذلت است
غم ،‌همیشه غم ،‌ همیشه محنت است
هر چه هست از غم بهم آمیخته است
و آن سراسر بر سر من ریخته است
درد عالم در سرم پنهان بود
در هر افغانم هزار افغان بود
نیست درد من ز نوع درد عام
این چنین دردی کجا گردد تمام ؟
جان من فرسود از این اوهام فرد
دیدی آخر عشق با جانم چه کرد ؟
ای بسا شب ها کنار کوهسار
من به تنهایی شدم نالان و زار
سوخته در عشق بی سامان خود
شکوه ها کردم همه از جان خود
آخر از من ، جان چه می خواهی ؟ برو
دور شو از جانب من ! دور شو
عشق را در خانه ات پرورده ای
خود نمی دانی چه با خود کرده ای
قدرتش دادی و بینایی و زور
تا که در تو و لوله افکند و شور
گه ز خانه خواهدت بیرون کند
گه اسیر خلق پر افسون کند
گه تو را حیران کند در کار خویش
گه مطیع و تابع رفتار خویش
هر زمان رنگی بجوید ماجرا
بهر خود خصی بپروردی چرا ؟
ذلت تو یکسره از کار اوست
باز از خامی چرا خوانیش دوست ؟
گر نگویی ترک این بد کیش را
خود ز سوز او بسوزی خویش را
چون که دشمن گشت در خانه قوی
رو که در دم بایدت زانجا روی
بایدت فانی شدن در دست خویش
نه به دست خصم بدکردار و کیش
نیستم شایسته ی یاری تو
می رسد بر من همه خواری تو
رو به جایی کت به دنیایی خزند
بس نوازش ها ،‌حمایت ها کنند
چه شود گر تو رها سازی مرا
رحم کن بر بیچارگان باشد روا
کاش جان را عقل بود و هوش بود
ترک این شوریده سرا را می نمود
او شده چون سلسله بر گردنم
وه ! چه ها باید که از وی بردنم
چند باید باشم اندر سلسله
رفت طاقت ، رفت آخر حوصله
من ز مرگ و زندگی ام بی نصیب
تا که داد این عشق سوزانم فریب
سوختم تا عشق پر سوز و فتن
کرد دیگرگون من و بنیاد من
سوختم تا دیده ی من باز کرد
بر من بیچاره کشف راز کرد
سوختم من ، سوختم من ، سوختم
کاش راه او نمی آموختم
کی ز جمعیت گریزان می شدم
کی به کار خویش حیران می شدم ؟
کی همیشه با خسانم جنگ بود
باطل و حق گر مرا یک رنگ بود ؟
کی ز خصم حق مرا بودی زیان
گر نبودی عشق حق در من عیان ؟
آفت جان من آخر عشق شد
علت سوزش سراسر عشق شد
هر چه کرد این عشق آتشپاره کرد
عشق را بازیچه نتوان فرض کرد
ای دریغا روزگار کودکی
که نمی دیدم از این غم ها ، یکی
فکر ساده ، درک کم ، اندوه کم
شادمان با کودکان دم می زدم
ای خوشا آن روزگاران ،‌ای خوشا
یاد باد آن روزگار دلگشا
گم شد آن ایام ، بگذشت آن زمان
خود چه ماند در گذرگاه جهان ؟
بگذرد آب روان جویبار
تازگی و طلعت روز بهار
گریه ی بیچاره ی شوریده حال
خنده ی یاران و دوران وصال
بگذرد ایام عشق و اشتیاق
سوز خاطر ،‌سوز جان ،‌درد فراق
شادمانی ها ، خوشی ها غنی
وین تعصب ها و کین و دشمنی
بگذرد درد گدایان ز احتیاج
عهد را زین گونه بر گردد مزاج
این چنین هرشادی و غم بگذرد
جمله بگذشتند ، این هم بگذرد
خواه آسان بگذرانم ، خواه سخت
بگذرد هم عمر این شوریده بخت
حال ،‌ بین مردگان و زندگان
قصه ام این است ،‌ ای ایندگان
قصه ی رنگ پریده آتشی ست
س در پی یک خاطر محنت کشی ست
زینهار از خواندن این قصه ها
که ندارد تاب سوزش جثه ها
بیم آرید و بیندیشید ،‌هان
ز آنچه از اندوهم آمد بر زبان
پند گیرید از من و از حال من
پیروی خوش نیست از اعمال من
بعد من آرید حال من به یاد
آفرین بر غفلت جهال باد

اشعار نیما یوشیج

  • عزیز مولایی

خواص انواع “گل نسترن”+ عکس های گل نسترن

يكشنبه, ۸ مهر ۱۳۹۷، ۰۵:۱۸ ق.ظ

خواص انواع “گل نسترن”+ عکس های گل نسترن

گل نسترن,گل نسترن رونده,گل نسترن+عکس,گل نسترن به زبان انگلیسی,گل نسترن خواص,گل نسترن مشهد,گل نسترن کوهی,گل نسترن زرد,گل نسترن سفید,گل نسترن وحشی,عکس گل نسترن رونده,انواع گل نسترن رونده,تکثیر گل نسترن رونده,قیمت گل نسترن رونده,روش تکثیر گل نسترن رونده,عکس گل نسترن ایرانی,عکسهای گل نسترن,عکس گل نسترن قرمز,عکس گل نسترن کوهی,عکس گل نسترن وحشی,عکس گل نسترن Hd,خواص گل نسترن وحشی,خواص گل نسترن زرد,خواص گل نسترن کوهی,گل نسترن و خواص آن,خواص گل نسترن سفید,خواص گل نسترن برای پوست,خواص گل نسترن طب سنتی,گل نسترن خواص دارویی,گل فروشی نسترن مشهد,گل نسترن در مشهد,گل نسترن کوهی,غنچه گل نسترن زرد,میوه گل نسترن وحشی,خواص میوه گل نسترن وحشی

  گل نسترن , خواص گل نسترن , انواع گل نسترن , عکس گل نسترن , نسترن

از تاریخچه گل نسترن چه می دانید؟

استفاده از میوه گل نسترن در قرن های گذشته رواج داشت و زمانی در میان مردم آن زمان برای بیماری‌های قفسه سینه مصرف می‌شد. میوه گل نسترن منبع طبیعی ویتامین C می‌باشد که موجب کاربرد گسترده گل نسترن در مکمل‌های ویتامین طبیعی، چای و محصولات متنوع دیگر از جمله سوپ و مارمالاد شده است. اگرچه این محصولات، به لحاظ تاریخی، مکمل غذایی به شمار می‌آمدند، ولی به عنوان داروی ملین و ادرارآور نیز مصرف شده‌اند. در گذشته، میوه گل نسترن به عنوان نوشیدنی حافظه برای کودکان و همچنین به منظور طعم‌دهنده در چای و مربا استفاده می‌شد

تعبیر خواب گل , گل در خواب دیدن , تعبیر خواب گل رز

گل نسترن , خواص گل نسترن , انواع گل نسترن , عکس گل نسترن , نسترن

ویژگی‌های ظاهری گل نسترن چیست؟

گل نسترن درختچه‌ای برگریز است. ارتفاع آن از ۱ تا ۵ متر متغیر است و ممکن است بیشتر هم رشد کند. گل‌های نسترن کوچک و دارای پنج گلبرگ هستند. رنگ آن‌ها از صورتی تا سفید (معمولاً صورتی کمرنگ) متغیر است. این گیاه بر روی ساقه‌هایش تیغ‌های کوچک و تیزی دارد که در بالا روندگی کمکش می‌کنند.

گل نسترن , خواص گل نسترن , انواع گل نسترن , عکس گل نسترن , نسترن

آشنایی با خواص دارویی گل نسترن

  • گل نسترن درمان کننده حبس البول است.
  • گل نسترن بوی بد بدن را از بین می برد.کسانی که زیاد عرق میکنند باید تن خود را به ار اسحمام با جوشانده گل نسترن آبکشی کنند.
  • گل نسترن مسکنی برای اعصاب است.
  • گل نسترن اسهال را قطع میکند.دم کرده گل نسترن می توان به کودکان برای قطع اسهال داد.
  • گل نسترن خونریزی سینه را قطع میکند.
  • گل نسترن سنگ کلیه و ورم کلیه را درمان میکند.
  •  الیاف داخلی سای نورودون گل نسترن ضدانگل است مخصوصاً کرم اسکاریس را و در این مورد باید۵/۰گرم آن رامخلوط باعسل خورد.
  •   اگر در ادرار آلبومین وجود داشته باشد برای رفع  کردن آن از جوشانده گل نسترن استفاده کنید.
  • گل نسترن بی خوابی رابرطرف می کند.
  • گل نسترن انقباض ماهیچه های معده رابرطرف می کند.
  • گل نسترن سرعت جریان خون رادرپوست زیادکرده و باعث لطافت پوست می شود.
  • گل نسترن دررفع غم و غصه مؤثر است.
  • گل نسترن برای رفع طپش قلب ازجوشانده آن بنوشید.
  • گل نسترن معده راتقویت می کند.
  • گل نسترن دفاع بدن رادر مقابل بیماریها بالا می برد.
  • گل نسترن برای ترمیم شکستگی استخوان ورفع ورم مقعدضمادی ازبرگ این گیاه درست کرده وروی قسمت شکستگی یاتورم قرار دهید.
  • خواص دارویی گل نسترن که گزارش شده تا کنون :ضد درد، ضد اسهال، ضد اکسیدان، ملین، ادرار آور، کاهش‌دهنده قند خون، مسهل، مهارکننده لیپواکسیژناز ، مقوی اعصاب و ضد کرم

  • گل نسترن , خواص گل نسترن , انواع گل نسترن , عکس گل نسترن , نسترن

طریقه و میزان مصرف گل نسترن

۱ تا ۳ قاشق میوه خرد شده گل نسترن را در آب جوش ریخته و ۱۵ تا ۲۰ دقیقه بگذارید به همان حالت بماند؛ سپس گل نسترن را صاف و میل ‌کنید. این مقدار را می‌توان روزی سه بار تکرار کرد. میزان مصرف گل نسترن می‌تواند بر حسب وزن تا روزی ۱۲ گرم باشد.

گل نسترن , خواص گل نسترن , انواع گل نسترن , عکس گل نسترن , نسترن

نکته :

مضرات گل نسترن

گل نسترن به هیچ وجه خطری ندارد وهمه می توانند از آن استفاده کنند ولی همانطور که گفته شد دانه های آن سمی است و نباید مصرف شود.

گل نسترن

  • عزیز مولایی

آشنایی با “قرص جوشان” و فواید و موارد مصرف آن

قرص جوشان,قرص جوشان منیزیم,قرص جوشان کلسیم,قرص جوشان Acc,قرص جوشان به انگلیسی,قرص جوشان اسلیت برای چیست,قرص جوشان خلط آور,قرص جوشان چاق کننده است,قرص جوشان پتاسیم,قرص جوشان خارجی,قرص جوشان منیزیم برای چیست,قرص جوشان منیزیم در بارداری,قرص جوشان منیزیم Hansal,قرص جوشان منیزیم ویتافیز,قرص جوشان منیزیم,قرص جوشان منیزیوم,قرص جوشان Magnesium,خواص قرص جوشان منیزیم,عوارض قرص جوشان منیزیم,قرص جوشان کلسیم فورت,قرص جوشان کلسیم دی,قرص جوشان کلسیم در بارداری,قرص جوشان کلسیم فورت مینو,قرص جوشان کلسیم د,قرص جوشان کلسیم دی 3,قرص جوشان کلسیم فورت در بارداری,قرص جوشان کلسیم D3,قرص جوشان کلسیم خارجی,قرص جوشان Acc Long,قرص جوشان Acc چیست,قرص جوشان Aac,خواص قرص جوشان Acc,موارد مصرف قرص جوشان Acc,قرص جوشان Acc لانگ,قرص جوشان Acc برای چیست,فواید قرص جوشان Acc,قرص جوشان Aac Long,قرص جوشان به انگلیسی,قرص جوشان اسلیت چیست,قرص جوشان خلط آور ریه,ایا قرص جوشان چاق کننده است,ایا قرص جوشان مولتی ویتامین چاق کننده است,قرص جوشان پتاسیم,قرص جوشان مولتی ویتامین خارجی,قرص جوشان ویتامین C خارجی,قیمت قرص جوشان خارجی,قرص های جوشان خارجی,قرص جوشان ویتامین سی خارجی

 قرص جوشان , قرص جوشان منیزیم , قرص جوشان کلسیم , قرص جوشان Acc

آشنایی با خواص و مضرات قرص جوشان

بهتر است خواص و ضررات مصرف قرص های جوشان را بدانید و تاثیرات مثبت آنان در بهبود بیماری ها را بدانید. ممکن است فکر کنید که ساخت داروهایی با فرمولاسیون جوشان، ابتکاری است که عمر چندانی ندارد. بر خلاف تصور بسیاری از مردم، ساخت اولین ترکیب های جوشان به بیش از 250 سال پیش برمی گردد.در دهه 30 میلادی و با تغییر تکنولوژی ساخت قرص های جوشان، این فراورده ها جای خودشان را به عنوان یک شکل دارویی عادی بین مردم باز کردند و حتی موفق شدند در رقابت با بعضی اشکال دارویی قدیمی برنده از میدان خارج شوند. استقبال زیاد و مصرف گسترده این فرم دارویی در اروپا و آمریکا نشانه همین موفقیت قرص های جوشان است.در طول سال ها طیف گسترده ای از قرص های جوشان برای داروسازی طراحی شدند. قرص های حاوی آنتی بیوتیک ها، دیگوکسین، متادون، لوودوپا، انواع مسکن ها، انواع مکمل های غذایی، قرص های پاک کننده، لنزهای تماسی و قرص هایی برای استفاده در دندان پزشکی از این دسته هستند.

خواص مصرف قرصهای جوشان در مقایسه با سایر اشکال دارویی به شرح زیر است:

  • قرص جوشان و کاهش احتمال بروز عوارض گوارشی

    یکی از شایع‌ترین عوارض جانبی داروها و مکمل‌های دارویی، ایجاد عوارض گوارشی است. بهترین مثال برای این موضوع، قرص‌های کلسیم هستند. هرچه سن افراد بالاتر می‌رود، مقدار اسید معده شان کمتر می‌شود و این موضوع ممکن است سبب شود که کلسیم در معده حل نشده باقی بماند و پس از مدتی دست نخورده از معده بگذرد. این مساله علاوه بر عدم جذب کلسیم، به بروز یبوست در فرد نیز منجر می‌شود. از سویی دیگر، زمانی ‌که کلسیم در معده حل می‌شود، گاز تولید می‌کند، در صورتی که با استفاده از شکل جوشان قرص‌های کلسیم، کلسیم پیش از مصرف، در آب حل می‌شود. بنابراین نه احتمال ایجاد یبوست وجود دارد و نه ایجاد گاز در معده.

  • قرص جوشان , قرص جوشان منیزیم , قرص جوشان کلسیم , قرص جوشان Acc
  • قرص  جوشان و جلوگیری از تغییر ماهیت دارو در دستگاه گوارش

جلوگیری از تغییر ماهیت دارو در دستگاه گوارش یکی از دغدغه‌های همیشگی داروسازان بوده است. این موضوع ممکن است به دلیل پایین بودن PH معده یا تداخلات دارویی یا غذایی بروز کند.

PH پایین (اسیدی) معده باعث می‌شود مواد فعال دارویی ماهیتشان عوض شود، یا فعالیت خود را از دست بدهند. قرصهای جوشان به واسطه خاصیت بافری که دارند، PH معده را افزایش می‌دهند (باعث می‌شوند محیط معده کمتر اسیدی باشد)، بنابراین از تجزیه و غیرفعال شدن مواد موثره دارویی جلوگیری می کنند. این خصلت بافری (کربوناسیون) قرص های جوشان باعث می‌شود معده به سرعت تخلیه گردد. محتویات معده معمولا در عرض 20 دقیقه به داخل روده ی کوچک می‌ریزند و منجر به جذب حداکثر مواد فعال دارویی می‌شوند.

قرص جوشان , قرص جوشان منیزیم , قرص جوشان کلسیم , قرص جوشان Acc

  • قرص جوشان و  افزایش ظرفیت انتقال ماده موثره دارویی

معمولا ظرفیت یک قرص 500 میلی‌گرم است. به عبارت دیگر یک قرص، 500 میلی‌گرم ماده موثره دارویی را همراه خود دارد.در صورتی که یک قرص جوشان با قطر 5/2 سانتیمتر و وزن 5 گرم به راحتی می‌تواند بیش از 2 گرم مواد موثر دارویی محلول در آب را همراه خود داشته باشد.

  • قرص جوشان و افزایش اثر درمانی

تحقیقات نشان داده است که قرصهای جوشان نسبت به قرص‌های معمولی جذب بسیاری از مواد فعال دارویی را تقویت می‌کنند (نظیر کافئین و دی‌سولفیرام) چرا که گاز کربنیک حاصله از واکنش اسید و باز می‌تواند نفوذپذیری مواد فعال دارویی را افزایش دهد. همچنین به حل شدن مواد دارویی که خیلی کم حل می‌شوند ، کمک می‌کند.

قرص جوشان , قرص جوشان منیزیم , قرص جوشان کلسیم , قرص جوشان Acc

  • قرصهای جوشان افزایش سرعت اثرگذاری

از نظر داروسازی، محلول‌های دارویی عموما دارای جذب سریع‌تری در مقایسه با اشکال جامد می‌باشند. بر این اساس می‌توان گفت جذب ماده دارویی موجود در قرصهای جوشان سریع‌تر از قرص‌های معمولی است و افزایش سرعت جذب دارو به معنای تاثیرگذاری سریع تر آن است.

  • قرص جوشان و عدم نیاز به بلع

تعداد افرادی‌که قادر به بلع قرص‌ها نیستند، یا اصولا علاقه‌ای به بلع مواد دارویی ندارند، زیاد است. با توجه به این‌که قرصهای جوشان به شکل محلول استفاده می‌شوند، لذا استفاده از آنها آسان‌تر است. این موضوع خصوصا در رابطه با بیماران مسن یا کسانی که از عوارض دهان و دندان رنج می‌برند، شایع‌تر می‌باشد.

قرص جوشان , قرص جوشان منیزیم , قرص جوشان کلسیم , قرص جوشان Acc

  • قرص های جوشان و دلپذیری مصرف

بیشتر قرصهای جوشان، طعم بهتری نسبت به مایعات، مخلوط‌ها یا سوسپانسیون‌های دارویی دارند. پوشاندن طعم بد داروها با افزودن طعم‌دهنده‌ها به دست می‌آید. قرصهای جوشان بعد از نگهداری طولانی مدت، طعم مناسب خود را حفظ می‌کنند. ضمن آن‌که به نظر مصرف‌کننده، قرصهای جوشان ظاهر مناسب تری نسبت به قرص‌های معمولی دارند.

قرص جوشان

  • عزیز مولایی

متن “دعای عکاشه” + دانلود رایگان دعای عکاشه

دعای عکاشه,دعای عکاشه Pdf,دعای عکاشه با معنی,دعای عکاشه صوتی,دعای عکاشه دانلود,دعای عکاشه,دعای عکاشه با ترجمه,دعای عکاشه در مفاتیح,دعا عکاشه,متن دعای عکاشه,دانلود دعای عکاشه Pdf,متن دعای عکاشه Pdf,دانلود متن دعای عکاشه Pdf,دعای عکاشه با معنی فارسی,متن دعای عکاشه با معنی,دانلود دعای عکاشه با معنی,متن دعای عکاشه با ترجمه,دعای عکاشه همراه با ترجمه,دانلود دعای عکاشه صوتی,دانلود رایگان دعای عکاشه صوتی,دانلود دعای عکاشه برای اندروید,دانلودصوتی دعای عکاشه,دانلودرایگان دعای عکاشه,دانلود دعای عکاشه اندروید,دعای عکاشه چیست,دعایی عکاشه,دعاء عکاشه,متن دعا عکاشه,متن کامل دعای عکاشه,دانلود متن دعای عکاشه,متن عربی دعای عکاشه,متن فارسی دعای عکاشه,متن دعای حضرت عکاشه

دعای عکاشه , دعای عکاشه Pdf , دعای عکاشه با معنی , دعای عکاشه صوتی , دعای عکاشه دانلود 

به سند معتبر(البته سند معتبری در این زمینه نیافتیم) روایت شده است که روزی پیامبر اکرم (ص) در مسجد نشسته بودند که جبرئیل نازل شد و عرض کرد یا رسول الله(ص) حق تعالی تو را سلام می رساند و می فرماید : که این دعا(دعای عکاشه) را برای تو به هدیه فرستادم و هر کس این دعا را بخواند یا همراه خود داشته باشد آنقدر به او ثواب می دهم که با ثواب همه فرشتگان مساوی باشد و خدا همه گناهان او را بیامرزد و هر کس این دعا را پنج مرتبه بخواند جمال پیامبراکرم(ص) را در خواب ببیند، و هر فقیری بخواند غنی شود، و هر بیماری بخواند شفا یابد و هر گرسنه بخواند طعام یابد و هر تشنه بخواند سیراب شود و هر غمگینی بخواند شاد گردد و هر بدهکاری بخواند قرضش ادا شود و اگر کسی را حافظه اش ضعیف باشد و این دعا را با مشک و زعفران بنویسد و شوید و بخورد صاحب فهم و حافظه گردد و اگر این دعا را بر کفن میت بنویسند حق تعالی امر کند به ملائک ها که قبر او را روشن کنند و اگر کسی چیزی گم کرده باشد چهار رکعت نماز بگذارد و در هر رکعتی بعد از حمد یکمرتیه قل هو الله بخواند و بعد از نماز این دعا را بخواند و بعد از نماز سجده کند حاجت خود را بخواهد البته گمشده پیدا شود و اگر بر دشمن بخواند پیروز گردد و از برای هر حاجتی مهمی که بخواند برآورده شود و هرکس شک آورد کافر شود و علی (ع) فرمود : که دارنده این دعا در قیامت رویش چون (ماه) باشد و بیحساب وارد بهشت شود و پیامبر اکرم (ص) فرمود: که برای امتحان من هیچ چیز بهتر از خواندن و همراه داشتن این دعا(دعای عکاشه) نیست

برای دیدن مطلب اصلی اینجا کلیک نمایید.

  • عزیز مولایی